تحولات اخیر در جنگ بین رژیم صهیونیستی و ایران، نه تنها یک نقطه عطف در معادلات ژئوپولیتیک منطقه بود، بلکه ضعف‌های ساختاری پنهان در سیاست‌گذاری داخلی رژیم را نیز عیان کرد. آمار منتشرشده از سوی وزارت بهداشت رژیم—شامل بیش از ۳۳۴۵ زخمی، ۱۱۰۰۰ آواره، و ده‌ها هزار مراجعه برای پشتیبانی روانی—فراتر از ارقام صرف، بازتابی است از یک بحران آمادگی و واکنش اضطراری.
بازگرداندن شتاب‌زده کادر پزشکی از خارج، تبدیل پارکینگ‌ها به واحد درمانی، و تخصیص یک میلیارد شِکِل برای بازسازی بیمارستان «سوروکا» در بئرالسبع نشان می‌دهد که سیستم بهداشتی رژیم در برابر حمله‌ای تمام‌عیار، بیش از آنچه تصور می‌شد شکننده است. آیا این همان اسرائیلی‌ است که همواره تصویر یک قدرت منطقه‌ای آماده و مجهز را به نمایش می‌گذاشت؟
این تحولات از جنبه راهبردی نیز اهمیت دارد. رژیم صهیونیستی که سال‌ها استراتژی بازدارندگی را سنگ بنای سیاست خارجی و امنیتی خود قرار داده بود، اکنون با تبعات یک درگیری تمام‌عیار مواجه است؛ درگیری‌ای که نشان داد تقابل با قدرت‌هایی همچون ایران، نه تنها تهدید خارجی دارد، بلکه پیامدهای فرساینده داخلی نیز در پی خواهد داشت. آمار بالای آسیب‌دیدگان روانی گواهی است بر این‌که افکار عمومی رژیم تا چه اندازه نسبت به ناامنی و آسیب‌پذیری داخلی حساس شده است.
نکته مهم‌تر اما، نگاه افکار عمومی جهانی و شرکای منطقه‌ای است. کشورهای عربی که در سال‌های گذشته مسیر عادی‌سازی با رژیم را در پیش گرفته بودند، اکنون با چشمانی بازتر تحولات میدانی را رصد می‌کنند.
در نهایت، جنگ اخیر شاید تلنگری تلخ برای تل‌آویو بود؛ زنگ بیدارباشی که نشان داد قدرت واقعی، فقط در زرادخانه و تکنولوژی خلاصه نمی‌شود—بلکه در ظرفیت تاب‌آوری اجتماعی، انسجام داخلی و توان مقابله با بحران‌های چندلایه نهفته است.
منبع: تیم تحریریه یمن‌الاسلام