نه تنها ما که دوستان و دوستداران او هستیم، بلکه دشمنان یمن نیز یمن را نمی‌فهمند. رژیم صهیونیستی گفته بود به‌دنبال افرادی است که مسلط به زبان و فرهنگ یمنی باشند تا بتوانند یمن را بفهمند و اطلاعات رسیده از آنجا را تجزیه و تحلیل کنند. آمریکا هم گفته بود این‌ها «وحشی» هستند.

بماند که یمن در جنگ‌طلبی، جنگ‌بلدی، بازدارندگی و گفتگو و… گنجانده نشده است. ترامپ حوثی‌ها (انصارالله) را «وحشی» خواند و این برای یمنی‌ها اوج شرافت و افتخار بود که در برابر اسیری همچون ترامپ، آزادی و آزادگیِ یمنی‌ها را وحشی نشان کنند.

اما این یمنِ ناشناخته، بخشی از جنگ را چطور مدیریت می‌کند؟ چطور با آن مواجه می‌شوند؟ یکی از این تدبیرهایی که به‌کار بستند، تدبیر «نمی‌دانم» است. (برخلاف آنچه که بسیار می‌بینیم و رایج شده؛ دانستن به هر قیمتی. شده حتی از زبان صهیونیست‌ها خبر بشنوند و نقل کنند اما تاب نمی‌آورند فشار ندانستن را).

در یمن اما پویش «نمی‌دانم» راه انداخته‌اند. چهره‌ها به مردم می‌آموزند که «نمی‌دانم» را لقلقه زبان‌شان کنند، در وضعیت «نمی‌دانم» قرار بگیرند و فرهنگ «نمی‌دانم» را فراگیر کنند.

وقتی خبر انفجار شنیدند، تماس نگیرند. هر سوالی از مکان انفجار، تعداد شهدا، سلامتی افراد و … پرسیده شد، جواب یک کلمه است: «نمی‌دانم». آن‌ها می‌گویند کار اطلاعاتی افزایش یافته و راه مقابله با آن همین یک کلمه است: «نمی‌دانم».

احتمالا حالا بهتر متوجه شویم چرا از انفجارها، زخمی‌ها، محل انفجار و موارد بسیار دیگری در یمن تصویر زیادی نداریم؛ به‌خاطر تدبیرِ «نمی‌دانم».