پشت پرده تحرکات شورای انتقالی.

تحولات اخیر در جنوب یمن، به‌ویژه در استان راهبردی حضرموت، بار دیگر این واقعیت را برجسته کرده است که آنچه در این مناطق جریان دارد، نه یک درگیری داخلی و نه اختلافی محلی، بلکه بخشی از یک پروژه امنیتی ـ ژئوپلیتیکی گسترده‌تر است. شواهد میدانی و روندهای سیاسی نشان می‌دهد [گزارش کامل یمن نیوز] شورای موسوم به «انتقالی جنوب» صرفاً نقش بازوی اجرایی طرحی را ایفا می‌کند که هدف نهایی آن، کنترل دریای سرخ و خلیج عدن در چارچوب منافع رژیم صهیونیستی و متحدانش است.

 

حضرموت؛ حلقه کلیدی در معادله ژئوپلیتیک جنوب یمن

استان حضرموت به‌دلیل وسعت جغرافیایی، موقعیت راهبردی و اشراف بر مسیرهای حیاتی دریایی، همواره در کانون توجه بازیگران خارجی قرار داشته است. تلاش‌های فزاینده شورای انتقالی برای گسترش نفوذ نظامی و امنیتی در این استان، ادامه طبیعی پروژه‌ای است که پیش‌تر در عدن و سواحل جنوبی اجرا شده بود.

تجربه مناطق تحت کنترل این شورا نشان می‌دهد که حضور آن نه‌تنها ثبات و امنیت به همراه نداشته، بلکه موجب افزایش ترورها، ناامنی، فروپاشی خدمات عمومی و گسترش فساد شده است. از همین رو، طرح ادعای «تأمین امنیت حضرموت» را باید بخشی از یک عملیات فریب رسانه‌ای دانست.

 

امارات مجری میدانی؛ اسرائیل طراح راهبردی

در سطح اجرا، نقش امارات متحده عربی در حمایت مالی، نظامی و سیاسی از شورای انتقالی آشکار است، اما تمرکز صرف بر ابوظبی، واقعیت اصلی را پنهان می‌کند. داده‌های امنیتی و تحلیل‌های راهبردی نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی، به‌عنوان ذی‌نفع اصلی، در طراحی و جهت‌دهی این تحولات نقش محوری دارد.

هدف، ایجاد یک کمربند نفوذ امنیتی از سقطری تا عدن و حضرموت است؛ کمربندی که دریای سرخ را به یک «منطقه امن تحت کنترل خارجی» تبدیل کرده و هرگونه قدرت مستقل منطقه‌ای را مهار کند.

جزیره سقطری؛ سکوی اطلاعاتی و لجستیکی پروژه

جزیره سقطری دیگر صرفاً یک منطقه اشغالی نیست، بلکه به سکوی اطلاعاتی و لجستیکی پیشرفته‌ای تبدیل شده است. استقرار تجهیزات رصدی، حضور کارشناسان امنیتی خارجی و تغییر ساختار اداری جزیره، همگی نشان می‌دهد که سقطری یکی از ستون‌های اصلی پروژه کنترل دریای سرخ است.

 

خفه‌سازی اقتصادی؛ سلاح خاموش علیه یمن

بعد اقتصادی این پروژه، نقشی هم‌سنگ با تحرکات نظامی دارد. محاصره، فشار اقتصادی و جلوگیری از شکل‌گیری نهادهای ملی مستقل، با هدف فرسایش اجتماعی و تضعیف بنیان‌های دولت‌سازی در یمن دنبال می‌شود. اقتصاد به ابزاری برای جلوگیری از ظهور یک دولت مستقل و قدرتمند تبدیل شده است.

 

عادی‌سازی و توافق‌های ابراهیم؛ تهدیدی برای حاکمیت یمن

افزایش زمزمه‌ها درباره پیوند دادن جنوب یمن با چارچوب موسوم به «توافق‌های ابراهیم»، نشانه‌ای خطرناک از تلاش برای مشروعیت‌بخشی به تجزیه یمن و ادغام آن در ساختار امنیتی مورد نظر رژیم صهیونیستی است. این سناریو، نه‌تنها حاکمیت ملی یمن، بلکه امنیت کل منطقه را تهدید می‌کند.

 

سودان؛ امتداد پروژه در ساحل غربی دریای سرخ

تحولات سودان و بی‌ثباتی مزمن این کشور نیز در همین چارچوب قابل فهم است. سودان با ساحلی طولانی در غرب دریای سرخ، یکی از حلقه‌های کلیدی این پروژه به‌شمار می‌رود و تضعیف آن، به معنای حذف یک بازیگر بالقوه تأثیرگذار از معادلات منطقه‌ای است.

 

جنگ نیابتی به‌جای صلح پایدار

آنچه امروز از حضرموت تا عدن، از سقطری تا سودان جریان دارد، اجزای یک پروژه واحد است؛ پروژه‌ای که با جنگ‌های نیابتی، فشار اقتصادی و تجزیه مدیریت‌شده، به‌دنبال بازطراحی ژئوپلیتیک منطقه بدون توجه به اراده ملت‌هاست. یمن، به‌دلیل موقعیت راهبردی و ایستادگی تاریخی خود، در قلب این نبرد قرار دارد.