از منابع گزارش شده است که پس از ناکامی ائتلاف دریایی در مقابله با یمن، دولت دونالد ترامپ در حال برنامهریزی برای بازنگری در استراتژیهای خود در این کشور است. یک گزینه ممکن، تشکیل ائتلافی مشابه ائتلاف ضد داعش به منظور انجام حملات علیه انصارالله یمن میباشد.
در حالی که حامیان از سرگیری جنگ به دنبال ایجاد بستر مناسب از طریق گروههای محلی تحت حمایت عربستان و امارات هستند، عدم شفافیت در خصوص اعمال نفوذ این کشورها در تماسها با ایالات متحده و اتحادیه اروپا محسوس است. به عنوان مثال، گزارشهایی مبنی بر اینکه عربستان به صورت غیرمستقیم دست به تحریک انصارالله نمیزند، به فضای سیاسی یمن دامن میزند.
در این میان، گروههای محلی مانند شورای انتقالی جنوب و حزب اصلاح، به تصرف قدرت در صنعا مشغولاند و به نظر میرسد که رقابتهای داخلی آنها مانع از ایجاد یک جبهه متحد علیه انصارالله خواهد شد.
از سوی دیگر، افزایش فشار بر انصارالله یمن، از جمله درج نام این جنبش در لیست سازمانهای «تروریستی»، به عنوان بخشی از یک استراتژی نظامی وسیعتر تلقی میشود. سناتور جو ویلسون از آمریکا به صراحت از همکاری با عربستان و امارات برای تقویت ارتش دولت عدن به منظور شکست انصارالله حمایت کرده است.
در حالی که اشارات به پایان ماموریت ائتلاف دریایی ترامپ به چشم میخورد، تحلیلگران بر این باورند که هدف اصلی کاهش هزینههای مالی ایالات متحده و واگذاری بار مالی به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس است. شکست ائتلاف در جلوگیری از ارسال تسلیحات به صنعا، همچنین مدعاهای جدیدی را در مورد نیاز به تشکیل یک نیروی نظامی جدید مطرح کرده است.
به نظر میرسد که با بازگشت ثبات به دریای سرخ، کشورهای غربی همچنان اصرار به تسلط بر منطقه و گذرگاههای دریایی دارند. این در حالی است که یمن با تاکید بر پایبندی به توافقهای پیشین، از حجم عملیات خود کاسته است. تحولات جاری در یمن، همچنان عرصهای برای رقابتهای سیاسی و نظامی است که بر اساس منافع استراتژیک قدرتهای بزرگ شکل میگیرد.