در ظاهری سطحی، گویی عصر حاضر به نام ترامپ، رئیسجمهور قدرتمندترین کشور تاریخ، رقم خورده است. کشوری با ثروت، صنعت، و قدرت نظامی بیرقیب، که نفوذش در تمام زوایای جهان گسترده است. اما در عمق ماجرا، عصری دیگر در حال شکلگیری است؛ عصری که نماد آن، جنبشی از دل جامعهای فقیر و جنگزده، با سلاحی جز ایمان و اراده، به چالش با این قدرت بلامنازع برمیخیزد.
انصارالله، جنبشی که نه ثروت دارد، نه قدرت نظامی، و نه حتی تحصیلات آکادمیک، از دل جامعهای برمیخیزد که قرنهاست ضعیف و آسیبپذیر تلقی میشود. اما او سلاحی دارد که ترامپ و همپیمانانش از آن بیبهرهاند: ایمان. ایمانی راسخ به قدرت الهی و ارادهای پولادین برای مقابله با ظلم. در مقابل، ترامپ با اتکا به قدرت مادی و تکنولوژیک خود، انصارالله را نادیده میگیرد و شعار “مرگ بر آمریکا” او را به سخره میگیرد. اما غافل از این است که قدرت واقعی نه در تسلیحات و ثروت، بلکه در ایمان و اراده نهفته است.
ترامپ با محاسبات مادی خود، انصارالله را مردهای بیش نمیبیند، در حالی که انصارالله با تکیه بر فلسفه قدرت الهی، ترامپ را در سراشیبی سقوط میبیند. غربیها که غرق در لذت قدرت مادی هستند، از درک این فلسفه عاجزند. آنها قدرت را صرفاً یک قانون طبیعی میدانند و از تعدیل آن با ارزشهای معنوی غافلاند. در نتیجه، قدرتشان به تکبر و خشونت تبدیل میشود و سرنوشتی جز زوال نخواهد داشت.
در سالهای اخیر، اشتباهات پیدرپی آمریکا نشان داد که محاسبات مادی آنها در مواجهه با پدیدههایی مانند انصارالله، نصرالله و حماس، ناکارآمد است. این جنبشها با تکیه بر ارزشهای معنوی و فرهنگی، توانستهاند در برابر قدرتهای بزرگ مقاومت کنند. آنها نشان دادند که قدرت واقعی نه در کمیت، بلکه در کیفیت، نه در جسم، بلکه در روح نهفته است.
ظهور انصارالله در صحنه تاریخ، نشانهای از پایان قریبالوقوع قدرتهای مادی است که از ارزشهای معنوی غافلاند. همانطور که نوزاد رها شده در نیل، فرعون را به زیر کشید، انصارالله نیز با ایمان و اراده خود، قدرتهای پوشالی را به زانو در خواهد آورد.
مقالهای از منصر هذیلی، روزنامهنگار تونسی (2017)
ترجمه و بازنویسی: تیم تحریریه یمنالاسلام