روابط ایران و عربستان سعودی در طول تاریخ، مسیری پر از پیچیدگی، فراز و نشیب‌ها و تحولات سیاسی و مذهبی را پیموده است. این دو قدرت منطقه‌ای، پیش از انقلاب اسلامی ایران، علی‌رغم برخی اختلافات سطحی، به طور کلی هم‌پیمانان استراتژیک در مسائل منطقه‌ای و جهانی به شمار می‌رفتند. در آن دوران، هر دو کشور به ویژه در زمینه نفت و انرژی و همچنین در جهت مقابله با تهدیدات خارجی، منافع مشترک داشتند و یک خط مشی سیاسی مشابه را دنبال می‌کردند. همکاری‌ها و هم‌گرایی‌های آنان در چارچوب اتحادی جهانی و اقتصادی قرار می‌گرفت که در آن دوران ایران و عربستان سعودی به عنوان قدرت‌های منطقه‌ای محسوب می‌شدند.
انقلاب اسلامی و تغییر پارادایم روابط
اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ و بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی به رهبری آیت‌الله خمینی، روابط دو کشور به شدت تغییر کرد. انقلاب اسلامی ایران که بر پایه اصول ضدسلطنتی و اسلامی به وقوع پیوست، برای رژیم سعودی که همچنان در چارچوب سلطنتی خود قرار داشت، به عنوان تهدیدی جدی و مستقیم مطرح شد. در واقع، ماهیت انقلاب اسلامی و ایدئولوژی آن که بر پایه «ولایت فقیه» و نفی حکومت‌های سلطنتی استوار بود، آل سعود را به شدت نگران کرد. آنها ترسیدند که این انقلاب، با تأکید بر تحولات سیاسی و اجتماعی، به الگویی برای اعتراضات داخلی و تغییرات در عربستان سعودی تبدیل شود.
یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های عربستان سعودی این بود که در صورت تغییر شرایط جهانی و کاهش حمایت‌های ایالات متحده از حکومت آل سعود (همانطور که در مورد شاه ایران رخ داد)، حکومت پادشاهی سعودی به سرنوشت مشابه ایران دچار خواهد شد. رژیم سعودی که به طور سنتی به ایالات متحده وابسته بود و از حمایت این کشور بهره می‌برد، نگران بود که کاهش این حمایت‌ها، همچون شاه ایران، باعث تضعیف پایه‌های سلطنت آل سعود گردد. همچنین، آل سعود به شدت بر این باور بودند که سلطنت آنها به عنوان حکومت مشروع بر اساس اسلام سنی، مستلزم حفظ وضعیت موجود و مقابله با هرگونه تغییر در ساختار قدرت است.
ابعاد مذهبی و فرهنگی رقابت
علاوه بر این، عربستان سعودی خود را مرکز اصلی اسلام سنی و محل تولد پیامبر اسلام می‌دانست و لذا نسبت به هرگونه تهدید به موجودیت مذهبی و فرهنگی خود بسیار حساس بود. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکل‌گیری یک جمهوری اسلامی با رهبری شیعه، که نه تنها به دنبال تغییرات داخلی در ایران بود، بلکه به طور ضمنی در تلاش برای گسترش ایدئولوژی شیعه در جهان اسلام بود، این نگرانی را برای عربستان سعودی دوچندان کرد. عربستان معتقد بود که انقلاب اسلامی ایران می‌تواند باعث تضعیف و تهدید ارزش‌ها و اصول مذهبی خاص این کشور شود، به ویژه اینکه عربستان سعودی به عنوان مکان مقدس‌ترین مراکز اسلامی (مکه و مدینه) شناخته می‌شود و تصور می‌کرد که ممکن است ایدئولوژی شیعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تحولات در جهان اسلام و به ویژه در جهان عرب شود.
پاسخ عربستان: سیاست “ایران‌هراسی”
در پاسخ به این تهدیدات، عربستان سعودی به سرعت به سیاست «ایران‌هراسی» روی آورد. این سیاست به ویژه در دهه ۱۹۸۰ میلادی تقویت شد و هدف آن ایجاد دلهره و تفرقه در میان کشورهای عربی و همچنین ممانعت از گسترش نفوذ ایران بود. عربستان سعودی به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، به ویژه با استفاده از منابع مالی عظیم نفتی و شبکه‌های مذهبی خود، در تلاش بود تا کشورهای عربی و مسلمان را از نزدیک شدن به ایران باز دارد و خود را به عنوان نیروی پیشرو و متحد کشورهای سنی‌مذهب معرفی کند. این سیاست نه تنها در سطح منطقه‌ای، بلکه در سطح بین‌المللی نیز به ویژه در میان کشورهای مسلمان پیگیری شد.
در عین حال، عربستان سعودی با استفاده از روابط خود با قدرت‌های جهانی، به ویژه ایالات متحده، سعی کرد تا از فشارها و تهدیدات ایران در امان باشد. از جمله اقدامات برجسته عربستان سعودی، تأسیس و تقویت سازمان‌های مذهبی و گروه‌های سنی در جهان اسلام بود که عمدتاً علیه نفوذ شیعی ایران به ویژه در عراق، لبنان، یمن و دیگر مناطق خاورمیانه فعالیت می‌کردند. این تلاش‌ها برای مقابله با ایران باعث افزایش تنش‌ها و اختلافات میان دو کشور شد و به رقابت‌های سیاسی و دینی در سطح منطقه‌ای منجر شد.
رقابت دوجانبه برای نفوذ منطقه‌ای
از سوی دیگر، ایران نیز با تقویت حضور خود در کشورهای مختلف جهان اسلام، به ویژه در عراق و لبنان، و همچنین حمایت از گروه‌های شیعه‌محور در یمن، سوریه و سایر مناطق، سیاست خود را در مقابل عربستان سعودی به پیش برد. ایران تلاش می‌کرد تا نفوذ مذهبی خود را گسترش دهد و به ویژه در مناطقی که سعودی‌ها از آنها به عنوان مناطق نفوذ خود یاد می‌کردند، جایگاه خود را تقویت کند.
در نتیجه، روابط ایران و عربستان سعودی در دوران پس از انقلاب به یکی از رقابت‌های جدی و پیچیده در سیاست‌های منطقه‌ای تبدیل شد. این رقابت‌ها نه تنها در زمینه‌های سیاسی و امنیتی، بلکه در عرصه‌های مذهبی و فرهنگی نیز به صورت جدی ادامه یافت. هر دو کشور برای کسب نفوذ در جهان اسلام، تلاش‌های خود را در راستای گسترش ایدئولوژی‌های مختلف و حمایت از گروه‌های مختلف مذهبی و سیاسی به کار بستند. اختلافات ایران و عربستان، به ویژه در مورد مسائل سوریه، یمن و عراق، همچنان یکی از مهم‌ترین محورهای تنش در روابط بین دو کشور است.
این رقابت‌ها و اختلافات همچنان ادامه دارد و به طور مداوم در بستر تحولات جدید در خاورمیانه و سیاست‌های جهانی، پیچیده‌تر می‌شود. به طور کلی، پس از انقلاب اسلامی ایران، عربستان سعودی همواره نگران گسترش نفوذ ایران و ایدئولوژی اسلامی آن در منطقه و جهان اسلام بوده است و این نگرانی‌ها موجب شکل‌گیری رقابت‌های فزاینده در سطوح مختلف شده است.
منبع: کتاب عربستان، دکتر سید حمزه صفوی