جنگ غزه.

از زمان امضای «توافقنامه‌های ابراهیم»، امارات متحده عربی سیاست عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را به ابزار اصلی نفوذ استراتژیک [گزارش کامل امارات] خود تبدیل کرده است. این سیاست با هزینه سنگینی برای مسئله فلسطین و ساکنان نوار غزه همراه بوده است.

 

ابوظبی و تبدیل عادی‌سازی به اهرم نفوذ

امارات تنها روابط دوجانبه ایجاد نکرده، بلکه شبکه نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد کرده است که اکنون در بازتعریف روایت‌های پس از جنگ غزه و تثبیت نتایج آن نقش کلیدی دارد. روندی فراتر از روابط دیپلماتیک سنتی که محدودیت پذیرش سیاسی کشورهای عربی را آزمایش می‌کند.

حذف بُعد سیاسی مسئله فلسطین

خلع سلاح مقاومت فلسطینی

محدودکردن افق حاکمیت و استقلال فلسطینی

امارات با حمایت از سیاست‌های محدودکننده و فشار دیپلماتیک، امنیت رژیم صهیونیستی را اولویت قرار داده است.

گسترش عادی‌سازی و تحکیم ائتلاف با رژیم صهیونیستی

امارات با سفرهای متعدد مقامات، دیدارهای کلیدی و هماهنگی‌های منطقه‌ای، جایگاه میانجیگری را تثبیت کرده است.

بازسازی غزه به بازسازی زیرساخت‌ها محدود شده و از حل سیاسی جدا شده است.

بازسازی در ازای تضعیف حاکمیت فلسطینی

طرح‌های ابوظبی، بازسازی را به بهای تضعیف قدرت دولت فلسطین عرضه کرده و شرایط اشغالگری را تثبیت می‌کند.

مدیریت افکار عمومی و رسانه‌ای امارات

امارات از رسانه‌ها و دیپلماسی برای آماده‌سازی افکار عمومی عرب و غرب جهت پذیرش طرح ناقص فلسطینی بهره برده است.

بازتعریف مفاهیم «آتش‌بس» و «بازسازی»

کاهش مطالبات سیاسی عربی

تمرکز بر مدیریت بحران انسانی تحت نظارت بین‌المللی

 

نقش امارات به عنوان سفیر غیررسمی اسرائیل

امارات نقش سفیر غیررسمی مطالبات اسرائیل را بازی کرده است؛ نه به خاطر فلسطین بلکه برای منافع راهبردی و اقتصادی خود.

 

نتیجه‌گیری

ادغام کامل رژیم صهیونیستی در سازوکارهای اقتصادی و امنیتی امارات به معنای پذیرش مرحله پس از نابودی آرمان فلسطینی است. امارات نفوذ را بر عدالت ترجیح داده و مسئولیت اخلاقی و سیاسی این اقدامات را بر عهده دارد.