جزیره عبدالکوری.

جزیره عبدالكوری در دریای سرخ، به عنوان نقطه‌ای استراتژیک با نقش کلیدی در تجارت جهانی [گزارش کامل خبرگزاری امارات] شناخته می‌شود. اکنون این جزیره کوچک به کانون پروژه اشغال نرم امارات و اسرائیل تبدیل شده است که می‌تواند توازن منطقه‌ای را تغییر دهد.

 

اهمیت استراتژیک جزیره عبدالكوری در دریای سرخ

جزیره عبدالكوری، با مساحتی کوچک و جمعیتی کمتر از هزار نفر، موقعیت بی‌نظیری در دریای سرخ دارد. بیش از ۱۴ درصد از تجارت جهانی از مسیرهای اطراف این جزیره عبور می‌کند و روزانه بیش از ۳ میلیون بشکه نفت از این منطقه حمل می‌شود. این موضوع اهمیت این جزیره را در عرصه بین‌المللی چند برابر کرده است.

موقعیت جغرافیایی خاص جزیره که نزدیک به ۱۰۷ کیلومتر از شاخ آفریقا و ۸۹ کیلومتر از تنگه حیاتی گاردافوی فاصله دارد، این امکان را به قدرت‌های بزرگ می‌دهد تا مسیرهای تجاری حیاتی را تحت نظر داشته باشند. به همین دلیل، جزیره عبدالكوری طی دهه‌ها محل رقابت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی میان بازیگران منطقه‌ای و جهانی بوده است.

پروژه مشترک امارات و اسرائیل برای کنترل دریایی

در سال‌های اخیر، امارات متحده عربی و اسرائیل همکاری گسترده‌ای برای تسلط بر این جزیره و مسیرهای دریایی اطراف آن آغاز کرده‌اند. این همکاری بخشی از پروژه‌ای است که هدف آن ایجاد یک خط دریایی جایگزین برای کانال سوئز است تا در صورت بروز تنش یا جنگ در منطقه، مسیر تجارت جهانی قطع نشود.

این پروژه، علاوه بر حفظ جریان تجارت نفت و کالا، نقش نظارتی مهمی بر فعالیت‌های ایران و ترکیه در دریای عرب دارد، دو کشور مهم که در تحولات خاورمیانه نقش کلیدی ایفا می‌کنند. این نظارت موجب تقویت قدرت امارات و اسرائیل در منطقه شده و موقعیت آنها را در رقابت‌های ژئوپلیتیکی افزایش می‌دهد.

 

اشغال نرم؛ تغییر هویت و زندگی مردم محلی

اشغال جزیره عبدالكوری تنها به جنبه‌های نظامی محدود نمی‌شود. این پروژه شامل تلاشی گسترده برای تغییر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزیره است. مردم بومی که جمعیتشان کمتر از هزار نفر است، تحت فشارهای سنگین اقتصادی و محدودیت‌های شدید رفت‌وآمد قرار گرفته‌اند.

محدودیت در صید ماهی و کنترل ورود بازدیدکنندگان و پژوهشگران، شرایط زندگی و معیشت مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. این اقدامات به تدریج باعث تغییر هویت محلی و فرهنگ جامعه جزیره شده و شیوه‌ای از «اشغال نرم» را رقم زده‌اند که با ابزارهایی چون پروژه‌های توسعه‌ای و کمک‌های مالی اجرا می‌شود.

این نوع اشغال، برخلاف استعمار قدیمی که با زور و نظامی‌گری همراه بود، با رویکردی نرم‌تر، تحت پوشش فعالیت‌های انسان‌دوستانه و توسعه‌ای پیش می‌رود. به این ترتیب، امارات و اسرائیل توانسته‌اند این پروژه را با حمایت رسمی و غیررسمی برخی کشورهای غربی و منطقه‌ای مشروعیت ببخشند.

 

ابعاد منطقه‌ای و پیامدهای امنیتی

امارات متحده عربی در سال‌های اخیر به دنبال تبدیل شدن به قدرت دریایی برتر در منطقه است و با همکاری اسرائیل و حمایت ایالات متحده، نفوذ خود را در دریای سرخ و اقیانوس هند گسترش داده است. این همکاری استراتژیک می‌تواند توازن قدرت را به شدت تغییر دهد.

این اتحاد استراتژیک پیامدهای مهمی برای امنیت منطقه دارد:

تهدید حاکمیت یمن، که در همسایگی جزیره قرار دارد

تسلیح و نظامی‌سازی مسیرهای دریایی حیاتی که می‌تواند باعث تشدید درگیری‌های منطقه‌ای شود

احتمال بروز تنش‌های نظامی مکرر و بلندمدت در خلیج عدن و دریای سرخ

در عین حال، سکوت و یا همراهی برخی نهادهای رسمی و نیروهای محلی در یمن، باعث شده است این پروژه بدون مقاومت جدی پیش برود.

 

عبدالكوری؛ نماد استعمار نوین و جنگ برای سرنوشت مردم

گزارش‌ها نشان می‌دهد که جزیره عبدالكوری به نمادی از پروژه‌های اشغال نرم و استعمار نوین در منطقه تبدیل شده است. از آغاز با وعده‌های کمک‌های غذایی و توسعه‌ای، اکنون به مکانی برای استقرار پایگاه‌های نظامی، باندهای فرود پهپاد و مراکز اطلاعاتی پیشرفته تبدیل شده است.

این روند نشان می‌دهد که چگونه فعالیت‌های ظاهراً انسانی و توسعه‌ای می‌توانند به ابزاری برای تسلط و تغییر موازنه قدرت در منطقه تبدیل شوند. جزایر کوچک و دورافتاده همچون عبدالكوری به صحنه‌ای برای رقابت‌های بزرگ جهانی بدل شده‌اند.

مردم یمن و ساکنان جزیره در معرض خطر از دست دادن حق تعیین سرنوشت و حاکمیت بر خاک و آب‌های خود قرار دارند. این جنگ نامرئی میان سلطه‌گران و مردم، میان اشغال نرم و مقاومت مردمی همچنان ادامه دارد.