
قطر از پیروان مکتب وهابیت است، اما با تفاوتهایی نسبت به عربستان. هر دو کشور از گروههای اسلامگرای طرفدار خود، به ویژه جنبش اخوانالمسلمین حمایت میکنند، اما رویکردشان نسبت به این جنبش متفاوت است. عربستان اخوانالمسلمین را گروهی جاهطلب و چالشساز میداند و با احتیاط با آن برخورد میکند. به همین دلیل، عربستان از متحدان نزدیک حسنی مبارک بود که علیه طرحهای سیاسی اخوان تلاش میکرد.
حمایت قطر از اخوانالمسلمین و گروههای اسلامگرا
قطر برای چندین دهه یکی از تامینکنندگان اصلی مالی گروه اخوانالمسلمین بوده و رابطه این کشور با این گروه، برخلاف عربستان سعودی، نسبتا پایدار و بدون فراز و نشیب جدی بوده است. قطر با بهرهگیری از شبکه تلویزیونی الجزیره حمایت گستردهای از جنبش اخوانالمسلمین انجام داد و در مناسبتهای مختلف میزبان رهبران این گروه در دوحه بود.
در جریان تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، شیخ یوسف القرضاوی، متفکر شناختهشده و طرفدار اخوانالمسلمین، با امکانات دولتی قطر به ویژه شبکه الجزیره، نقش مهمی در حمایت از اعتراضات مردمی علیه برخی حکومتها ایفا کرد.
حمایت قطر از گروههای اسلامگرای لیبیایی
از دهه ۹۰ میلادی، قطر میزبان چند گروه اسلامگرای لیبیایی بود، از جمله گروه مجاهدان اسلامی لیبی. در میان اعضای این گروه، فردی به نام علی الصللابی که مظنون به قتل قذافی بود، نقش کلیدی در انقلاب ۱۷ فوریه لیبی داشت. همچنین عبدالحکیم بالحاج، از رهبران مورد تایید این گروه، در دوران شورش علیه قذافی فرماندهی شورای نظامی طرابلس را بر عهده گرفت.
در فوریه ۲۰۱۱، قطر جلسهای مشترک میان بالحاج و مقامات ناتو برگزار کرد که واکنشهای شدیدی را در پی داشت، زیرا وزارت امور خارجه آمریکا گروه مجاهدان اسلامی لیبی را تروریستی اعلام کرده بود.
دلایل حمایت قطر از گروههای اسلامگرا
روابط طولانیمدت و سودمند قطر با این گروهها، با هدف کسب حمایت گروههای اسلامگرا از سیاست خارجی کشور شکل گرفته است. این گروهها به عنوان عوامل نفوذ و گروه فشار قطر در دوران پس از سقوط قذافی به شمار میرفتند. بر اساس گزارش مجله تایمز در ژانویه ۲۰۱۲، قطر در مسائل داخلی لیبی، از جمله امنیت ملی، دخالت گستردهای داشت.
امیر سابق قطر در سپتامبر ۲۰۱۱ طی مصاحبهای با الجزیره، دلیل اصلی ظهور اسلام رادیکال را حکومتهای مستبد دانست و معتقد بود در صورت تحقق عدالت و دموکراسی واقعی، گروههای تندرو به فعالیتهای مدنی گرایش پیدا خواهند کرد. اما به نظر میرسد این توجیه برای حمایت قطر از گروههای اسلامگرای رادیکال کافی نباشد و باید دلایل دیگری را جستوجو کرد، از جمله:
الف) قطر با حمایت از گروههای اسلامگرا سعی دارد مواضع مخالف را به موافق تبدیل کرده و چالشهای سیاسی را از مرزهای خود دور نگه دارد. قطر بر این باور است که به قدرت رساندن گروههایی مانند اخوانالمسلمین به منافع ملی این کشور کمک میکند.
ب) حمایت از گروههای اسلامگرای جهادی، به ویژه در لیبی، به قطر امکان میدهد برگ برندهای در سیاست خارجی خود داشته باشد. این کشور اعضای این گروهها را به سوریه منتقل میکند و جنگ نیابتی در آنجا را هدایت میکند.
حمایت قطر از مخالفان سوریه
در نوامبر ۲۰۱۲، حمایتهای مالی و لجستیکی قطر از مخالفان سوری کاملاً آشکار شد. بر اساس گزارش روزنامه واشنگتن پست، قطر تامین مالی نیمی از بودجه شورای ملی سوریه را بر عهده داشت که اعضای زیادی از اخوانالمسلمین در آن حضور داشتند.
با این حال، قطر برای حفظ پرستیژ بیطرفی خود، در نوامبر ۲۰۱۲ میزبان گروههای مختلف مخالف سوری بود که این اقدام باعث تضعیف موقعیت شورای ملی سوریه شد و مورد استقبال کامل آنها قرار نگرفت.
واکنش قطر به عزل محمد مرسی
با وجود حمایت مالی گسترده قطر از اخوانالمسلمین، پس از عزل محمد مرسی در مصر، امیر جدید قطر به رئیسجمهور موقت مصر، عدلی منصور، تبریک گفت و وزارت خارجه قطر نیز اعلام کرد که به خواست مردم مصر احترام میگذارد و تمایل به توسعه روابط با مصر در راستای منافع دو کشور دارد.
با وجود اینکه گروه اخوانالمسلمین به شکل سازمانیافته هیچ فعالیتی در عربستان سعودی نداشته است، سعودیها تفکرات اخوانی را تهدیدی جدی برای حکومت خود میدانند و از هر گونه فعالیت مرتبط با این گروه جلوگیری میکنند. در گذشته، یعنی دوران جمال عبدالناصر، عربستان از اخوانالمسلمین برای مقابله با دولت مصر حمایت میکرد، اما پس از تغییر رویکرد انور سادات به سمت بلوک غرب، عربستان اخوانیها را بهعنوان عاملی برای تضعیف منافع خود قلمداد نمود.
ریشه مخالفت عربستان با اخوانالمسلمین دو مسئله اساسی است:
الف) تضاد عمیق بین اندیشه اخوانی و آموزههای وهابیت
ب) عدم پذیرش مشروعیت حکومت آل سعود بر اساس معیارهای اخوانالمسلمین.
با وجود این دیدگاه منفی سعودیها نسبت به اخوان، قطر تا به امروز برخورد خصمانهای از این گروه احساس نکرده است. از زمانی که جمال عبدالناصر سرکوب گستردهای علیه اخوان انجام داد، شماری از رهبران این گروه به قطر مهاجرت کرده و در آنجا مستقر شدند؛ افرادی همچون عبدالبدیع صقر، شیخ یوسف القرضاوی، عبدالستار احمد العسال و کمال ناجی. این رهبران عمدتاً به فعالیتهای دینی، فرهنگی و تربیتی مشغول بودند که به مرور گستردهتر شد و حتی قبایل و چادرنشینان قطری نیز برای سخنرانی و هدایت فکری به این رهبران رجوع کردند و گرایش به اخوانالمسلمین در قطر افزایش یافت.
تمایل اخوانالمسلمین به عدم تشکیل سازمان رسمی در قطر و تمرکز بر فعالیتهای فرهنگی و تربیتی باعث شد حکومت قطر نگرانی کمتری نسبت به فعالیتهای سیاسی این گروه داشته باشد.