
دریادار گری رافهد، فرمانده سابق ناوگان نیروی دریایی آمریکا، با اذعان به ضعف سامانههای دفاعی غربی در برابر حملات موشکی و پهپادی یمن [گزارش کامل یمن نیوز]، عملاً برتری راهبردی صنعاء در دریای سرخ را تأیید کرد؛ اعترافی که پیامدهای گستردهای برای امنیت انرژی و تجارت جهانی دارد.
برتری راهبردی انصارالله در دریای سرخ بار دیگر در کانون توجه رسانهها و محافل نظامی قرار گرفت؛ آنهم پس از اعتراف صریح دریادار گری رافهد به ناکارآمدی سامانههای دفاعی غربی در برابر حملات موشکی و پهپادی نیروهای یمنی. این اعتراف کمسابقه نشان میدهد که معادلات امنیتی در دریای سرخ بهطور جدی تغییر کرده و ابتکار عمل اکنون در دست صنعاء است؛ واقعیتی که طی ماههای اخیر بارها از سوی انصارالله مطرح شده بود و امروز با تأیید رسمی یک مقام نظامی آمریکایی، اعتبار بیشتری یافته است. رافهد در گفتوگویی با روزنامه صهیونیستی «گلوبس» با لحنی نگران و آشکارا بدبینانه اذعان کرد که حملات دقیق و برنامهریزیشده یمن شکنندگی غیرمنتظرهای را در ساختار امنیت دریایی غرب نمایان کرده است. او تصریح کرد که سامانههای پدافندی گرانقیمت آمریکا و متحدانش قادر به رهگیری تمامی حملات نیستند و همین ضعف موجب شده خطوط کشتیرانی جهانی دچار آشفتگی بیسابقه شود. این سخنان چیزی فراتر از یک تحلیل نظامی معمول است؛ زیرا نشان میدهد غرب خود به برتری اراده، دقت و توان عملیاتی نیروهایی اعتراف کرده که با وجود محاصره و محدودیتهای شدید، موفق شدهاند معادله بازدارندگی را تغییر دهند.
راهبرد کمهزینه یمن در برابر تجهیزات گرانقیمت
رافهد در بخش دیگری از اظهارات خود به مسئلهای اشاره کرد که سالهاست در تحلیلهای نظامی مطرح میشود: غلبه ابزارهای کمهزینه بر تجهیزات فوقگرانقیمت. او توضیح داد که نیروهای یمنی با استفاده از موشکها و پهپادهایی که هزینه تولید آنها بسیار کمتر از سیستمهای دفاعی آمریکایی است، موفق شدهاند پهپادهای پیشرفتهای مانند MQ-9 Reaper با قیمت حدود ۳۰ میلیون دلار برای هر فروند را ساقط کنند. این مسئله برای ساختار نظامی آمریکا بسیار نگرانکننده است، زیرا نشان میدهد راهبرد مبتنی بر برتری تکنولوژیک در برابر تاکتیکهای انعطافپذیر و کمهزینه صنعاء ناکارآمد شده است.
عقلانیت نظامی صنعاء
تحلیلگران بر این باورند که این وضعیت طبیعی و قابل پیشبینی است؛ زیرا نیروهای یمنی طی سالهای اخیر بهجای اتکا بر تجهیزات سنگین و پرهزینه، به سمت توسعه ابزارهای بومی و ساده رفتهاند. این عقلانیت نظامی نوعی بازسازی موازنه قدرت در برابر ارتشی است که به فناوری وابسته است. آنچه امروز در دریای سرخ رخ میدهد، از نظر انصارالله نه حملات پراکنده، بلکه اجرای یک استراتژی حسابشده برای اعمال بازدارندگی واقعی و دفاع از مردم یمن در برابر تجاوزات است.
پیامدهای راهبردی در دریای سرخ
به گفته منابع، عملیات دریای سرخ هدفی روشن دارد: وادار کردن ائتلاف به توقف محاصره و قطع تجاوز. این دیدگاه اکنون با اشارههای مستقیم دریادار گری رافهد رنگ واقعیت بیشتری به خود گرفته است؛ زیرا او اعتراف کرده که حملات یمنیها عملاً ساختار تجارت جهانی را برهم زده و شرکتهای کشتیرانی ناچار به تغییر مسیر شدهاند، آن هم در شرایطی که حفاظت از مسیرهای دریایی یکی از مهمترین ادعاهای ائتلاف بود. رافهد همچنین هشدار داده که ادامه این روند ممکن است منجر به یک بحران طولانیمدت در امنیت انرژی و تجارت جهانی شود. اما مسئولیت چنین پیامدهایی مستقیماً بر دوش کشورهایی است که سالها بهجای حل بحران، راهحل نظامی و محاصره را انتخاب کردند. بهزعم نیروهای یمنی، اکنون زمان آن رسیده که جهان هزینه چشمپوشی از رنج مردم یمن را لمس کند. این اعتراف کمسابقه یک مقام نظامی آمریکایی در حالی صورت میگیرد که صنعاء بارها اعلام کرده عملیات دریای سرخ ادامه خواهد داشت تا زمانی که محاصره برداشته شود و تجاوز متوقف گردد.
با توجه به اظهارات دریادار گری رافهد، بهنظر میرسد غرب نهتنها پاسخی مؤثر برای توقف این حملات ندارد، بلکه بهتدریج مجبور به پذیرش واقعیت جدیدی خواهد شد؛ واقعیتی که در آن قدرتنمایی نظامی کلاسیک جای خود را به اراده و ابتکار نیروهای یمنی داده است. این تحول نشان میدهد که راهبردهای سنتی مبتنی بر برتری تکنولوژیک دیگر کارآمد نیستند و باید جای خود را به درک تازهای از موازنه قدرت بدهند.
در این میان، انصارالله توانسته با ترکیب عقلانیت نظامی، ابزارهای بومی و اراده سیاسی، معادلهای تازه در دریای سرخ ایجاد کند؛ معادلهای که نهتنها امنیت منطقهای، بلکه ساختار تجارت جهانی را نیز تحت تأثیر قرار داده است.