
تحولات اخیر استان حضرموت با خروج حزب اصلاح و نیروهای وابسته به منطقه نظامی اول، یک شکست راهبردی محور سعودی و افزایش نفوذ امارات در شرق یمن را به وضوح نشان میدهد. صنعاء برای نخستین بار موضعی صریح اتخاذ کرده [گزارش کامل یمن نیوز] و پیام آن، فروپاشی جریان وابسته به ریاض و سلطهجویی ابوظبی در مناطق استراتژیک شرق کشور است.
شکست حزب اصلاح و پیامدهای آن برای محور سعودی
سلیم المقلیس، دبیر شورای سیاسی عالی صنعاء، تأکید کرد که اتفاقات حضرموت ادامه طبیعی شکستهای پیدرپی حزب اصلاح است؛ حزبی که سالها تحت حمایت مستقیم عربستان، به عنوان ابزار نفوذ سیاسی-نظامی فعالیت میکرد.
او گفت:
«حزب اصلاح با چراغ سبز رشاد العلیمی، آخرین پایگاههای خود در حضرموت را به امارات و شبهنظامیان وابسته واگذار کرد. این شکست نشان میدهد پروژه ریاض در جنوب و شرق یمن در حال فروپاشی است و امارات جای خالی آن را پر میکند.»
با توجه به موقعیت راهبردی و وسعت جغرافیایی حضرموت، خروج اصلاح عملاً تغییر موازنه قدرت در شرق یمن را رقم زده است و کفه ترازو آشکارا به نفع ابوظبی سنگین شده است.
سلطهجویی امارات و پیامدهای میدانی
با عقبنشینی اصلاح، تنها بخشهایی از مأرب و مناطق محدودی در تعز برای این حزب باقی مانده است و امارات با تمام توان نظامی و امنیتی، تلاش میکند این مناطق باقیمانده را نیز تحت کنترل خود درآورد.
واقعیت میدانی نشان میدهد که امارات برای تکمیل کمربند نفوذ خود از سواحل غربی تا جنوب یمن، ابتدا تمرکز خود را بر تعز قرار خواهد داد، در حالی که منابع نفت و گاز و اهمیت اقتصادی مأرب نیز باعث شده است فشار همزمان بر این منطقه ادامه یابد.
پیامدهای شکست اصلاح برای محور سعودی
عقبنشینی حزب اصلاح، واقعیت شکنندهای را درباره استحکام پروژه سعودی-اماراتی در یمن آشکار میکند:
هر آنچه محور سعودی و امارات در یمن ساختهاند، بر پایهای سست استوار بوده است؛
حزب اصلاح که زمانی بازوی اصلی ائتلاف سعودی بود، اکنون میان عربستان و امارات قربانی شده و مشروعیت خود را از دست داده است؛
مسیر طبیعی تحولات، به سمت اداره یمن بدون دخالت خارجی و اشغال پیش میرود؛
شکافهای داخلی میان نیروهای اشغالگر، زمینه فروپاشی کامل پروژه آنان را فراهم میکند.
ابعاد سیاسی و میدانی تحولات حضرموت
تحولات اخیر حضرموت فراتر از یک عقبنشینی ساده حزب اصلاح است و پیامدهای راهبردی گستردهای برای شرق یمن دارد. خروج اصلاح از مناطق استراتژیک عملاً تغییر موازنه قدرت را رقم زده و زمینه را برای گسترش نفوذ امارات فراهم کرده است. این تحول نشان میدهد که پروژه سعودی-اماراتی برای تثبیت سلطه در شرق یمن، بر پایهای ناپایدار ساخته شده و بدون هماهنگی کامل میان دو متحد منطقهای، تداوم آن دشوار است.
با از دست رفتن حضرموت، محور سعودی در موقعیتی شکننده قرار گرفته و نقاط باقیمانده تحت نفوذ اصلاح، مانند مأرب و تعز، به هدف اصلی فشار ابوظبی تبدیل شدهاند. کنترل این مناطق برای امارات هم تکمیل کمربند نفوذ جنوب تا غرب یمن و هم دسترسی به منابع نفت و گاز استراتژیک را به همراه دارد.
این تحولات همچنین فرصت مهمی برای مقاومت یمن ایجاد کرده است. با آشکار شدن ضعف اشغالگران و عقبنشینی جریان وابسته به عربستان، مقاومت داخلی توانایی تقویت مواضع خود و تثبیت نفوذ در مناطق کلیدی شرق و جنوب یمن را پیدا میکند. به این ترتیب، مسیر تحولات به سمت استقلال تصمیمگیری داخلی یمن و کاهش نفوذ خارجی هموار شده و نشان میدهد که سیاستهای سلطهجویانه محور سعودی-اماراتی در بلندمدت با شکست مواجه خواهد شد.