افشاگری هاآرتص.

روزنامه صهیونیستی هاآرتس در گزارشی تحلیلی، ابعاد تازه‌ای از نقش‌آفرینی مخرب سعودی و امارات در یمن و سودان را آشکار کرده است. این گزارش [گزارش کامل ۲۶ سپتامبر] با تمرکز بر استفاده امارات از مزدوران خارجی، رقابت امنیتی و سیاسی ریاض–ابوظبی، و تلاش آمریکا برای تشکیل نیروی بین‌المللی در غزه، تصویری روشن از شبکه پیچیده دخالت‌های خارجی در منطقه ارائه می‌دهد. هاآرتس تأکید می‌کند که یمن و سودان طی ده سال گذشته بیشترین خسارت انسانی را از این مداخلات متحمل شده‌اند.

 

طرح آمریکا برای غزه و نقش پنهان امارات

هاآرتس گزارش می‌دهد که پیشنهاد دونالد ترامپ برای تشکیل نیروی بین‌المللی در غزه با موانع جدی روبه‌رو شده است. این طرح قرار بود با ایجاد ساختاری موسوم به «شورای صلح» بر غزه نظارت کند، اما اختلافات داخلی و منطقه‌ای مانع پیشرفت آن شده است. در این میان، یک تحلیلگر اماراتی راهکاری عجیب ارائه کرده و گفته است که ابوظبی قادر به اعزام نیروهای رسمی نیست، اما می‌تواند از مزدوران کلمبیایی استفاده کند؛ نیروهایی که سال‌هاست در پروژه‌های امنیتی امارات فعال‌اند.

این اعتراف، بار دیگر نقش امارات در استفاده از نیروهای اجاره‌ای را برجسته می‌کند؛ نیروهایی که در جنگ یمن نیز حضور داشته‌اند و اکنون در سودان تحت هدایت ابوظبی فعالیت می‌کنند.

 

مزدوران کلمبیایی؛ ابزار امارات در جنگ‌های نیابتی

مسیر آموزش و اعزام

طبق تحقیقات خبرنگاران، مزدوران کلمبیایی ابتدا در پایگاه آموزشی امارات در سومالی آموزش می‌بینند و سپس به جبهه سودان اعزام می‌شوند. حقوق ماهانه آنها بین ۲۶۰۰ تا ۶۰۰۰ دلار است و هزینه‌هایشان از طریق شرکت‌های امنیتی اماراتی تأمین می‌شود؛ شرکت‌هایی که نهایتاً از بودجه دولت امارات تغذیه می‌شوند.

این نیروها پیش‌تر در تأسیسات نفتی امارات و سپس در جنگ یمن به‌کار گرفته شده‌اند. گزارش‌های خارجی آنها را در زمره عاملان برخی جنایات در سودان معرفی می‌کنند؛ موضوعی که تحلیلگر اماراتی از بیان آن خودداری کرده است.

 

یمن و سودان؛ قربانیان اصلی مداخلات سعودی–اماراتی

آمار تکان‌دهنده تلفات انسانی

هاآرتس تأکید می‌کند که یمن و سودان طی دهه گذشته بیشترین خسارت انسانی را از دخالت‌های سعودی و امارات متحمل شده‌اند.
– در یمن، از آغاز تجاوز ۲۰۱۵ تاکنون بیش از ۳۶۰ هزار نفر جان باخته‌اند.
– در سودان نیز طی دو سال گذشته رقمی مشابه قربانی شده است.

این آمار نشان می‌دهد که سیاست‌های تهاجمی ریاض و ابوظبی نه‌تنها به ثبات منطقه کمک نکرده، بلکه موجی از بی‌ثباتی، جنگ و بحران انسانی ایجاد کرده است.

 

رقابت راهبردی سعودی و امارات در یمن

دولت وابسته به ائتلاف؛ ساختاری روی کاغذ

هاآرتس می‌نویسد که دولت وابسته به ائتلاف در یمن تنها روی کاغذ وجود دارد. اعضای این دولت بیشتر وقت خود را در هتل‌های خارج از کشور می‌گذرانند و ارتش آن از واحدهای قبیله‌ای پراکنده تشکیل شده است. تعداد نیروهای واقعی این ارتش بین ۴۰ تا ۱۰۰ هزار نفر برآورد می‌شود، در حالی که در صنعاء بیش از ۳۵۰ هزار نیروی منسجم و سازمان‌یافته حضور دارند.

این تفاوت فاحش، نشان‌دهنده ضعف ساختاری دولت وابسته و قدرت‌گیری جریان‌های مستقل یمنی است.

 

پیشروی شورای انتقالی جنوبی و نقش امارات

حضرموت و المهرة؛ میدان رقابت جدید

هفته گذشته نیروهای شورای انتقالی جنوبی وابسته به امارات کنترل بخش‌هایی از حضرموت و المهرة و برخی میادین نفتی را به دست گرفتند. در مقابل، نیروهای سعودی در المهرة تنها از تأسیسات نفتی و خط لوله محافظت می‌کنند و هیچ رویارویی با نیروهای زبیدی ندارند.

این وضعیت نشان می‌دهد که رقابت ریاض و ابوظبی وارد مرحله‌ای جدید شده است؛ مرحله‌ای که در آن هر دو طرف تلاش می‌کنند نفوذ خود را در شرق یمن تثبیت کنند.

 

اهداف متفاوت سعودی و امارات در یمن

دو راهبرد متضاد

هاآرتس می‌نویسد که اختلافات میان دولت وابسته به ائتلاف و شورای انتقالی جنوبی بازتابی از شکاف راهبردی میان سعودی و امارات است.
– سعودی به دنبال حفظ یکپارچگی یمن و حضور سیاستمداران صنعاء در ساختار دولت است تا تهدیدات علیه امنیت خود و مسیرهای دریایی دریای سرخ را مهار کند.
– امارات اما رویکردی متفاوت دارد و به دنبال تثبیت نفوذ خود در جنوب و شرق یمن، کنترل مسیرهای دریایی و مدیریت میادین نفتی است.

این تضاد راهبردی، روند پایان جنگ و آغاز بازسازی را پیچیده‌تر کرده است.

 

سقطرى؛ نقطه تلاقی امارات و اسرائیل

پایگاه‌های نظامی و گزارش‌های خارجی

هاآرتس یادآور می‌شود که پیشروی‌های اخیر عیدروس الزبیدی ادامه پروژه‌ای است که با اشغال جزایر سقطرى آغاز شد. امارات در این جزایر پایگاه‌های نظامی ایجاد کرده و برخی گزارش‌های خارجی از حضور احتمالی نیروهای اسرائیلی در این مناطق حکایت دارد.

سقطرى به دلیل موقعیت راهبردی در دهانه باب‌المندب، یکی از مهم‌ترین نقاط ژئوپلیتیک منطقه است و حضور امارات و اسرائیل در آن می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای امنیت دریای سرخ و خطوط تجارت جهانی داشته باشد.