گزارش روزنامه شمالی 26 سبتمبر؛ حقیقت و دیگر هیچ
بدون شک پایتخت یمن که مورد پذیرش تمام کشورهای جهان است، صنعا میباشد و قانون اساسی یمن که در صنعا اجرا میشود، از سوی جهان به عنوان قانون اساسی جمهوری یمن به رسمیت شناخته شده است. تمام سفارتخانههای خارجی در صنعا مستقرند، اکثریت جمعیت یمن تحت حاکمیت دولت صنعا زندگی میکنند، و پول رایج یمن همان است که توسط دولت صنعا منتشر میشود.
اگر از منظر دینی، سیاسی و جغرافیایی به موضوع نگاه کنیم، یمن تنها توسط دولت صنعا نمایندگی میشود، به دلایل زیر:
۱. واقعیت عینی حکم میکند که کنترل صنعا به معنای حاکمیت واقعی بر یمن است و به عبارتی دیگر، عملاً حکمران یمن کسی است که صنعا را در دست دارد.
۲. از نگاه اهل سنت، خروج علیه حاکم مسلط (که صنعا و اکثریت مردم را در اختیار دارد) جایز نیست.
۳. در فقه زیدی، حاکم مشروع کسی است که علیه ظلم قیام کند و به قرآن حکومت کند؛ شرطی که تنها بر حاکمان صنعا و رهبر انقلاب صدق میکند.
۴. دولت صنعا برآمده از انقلاب علیه نظام سابق است، برخلاف گروههای حاضر در عدن، مأرب و سواحل که خود از عوامل فساد نظام پیشین بودند و باعث انزجار مردم شدند.
۵. تنها دولت صنعا است که خواستهای مردم برای حاکمیت ملی و حمایت از آرمانهای عربی و اسلامی را محقق میسازد.
۶. رسانههای جهانی یمن را حامی فلسطین میدانند؛ موضعی که طبق قوانین بینالمللی محکوم نیست، و تنها صنعا نماینده مشروع یمن در این مواضع است.
۷. قدرتهای منطقهای و جهانی تنها با دولت صنعا به عنوان نماینده یمن مذاکره میکنند.
۸. این دولت صنعا است که با تروریسمِ مورد تأیید جهانی میجنگد، نه «دولت هتلنشینان»!
این موارد تنها بخشی از دلایلی است که ثابت میکند یمن واقعی تنها تحت حاکمیت صنعا است و نه هیچ گروه دیگر.