در سال‌های اخیر، عربستان سعودی به یکی از بزرگترین بازیگران عرصه ورزش جهان تبدیل شده است. سرمایه‌گذاری‌های بی‌سابقه این کشور در رویدادهای ورزشی و جذب ستارگان بزرگ فوتبال، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. عربستان مدعی است این اقدامات، در راستای اهداف بلندپروازانه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» عربستان برای تنوع‌بخشی اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است، اما همزمان با انتقاداتی جدی مواجه شده که آن را تلاشی برای «شست‌وشوی وجهه بین‌المللی» ریاض می‌دانند.

سرمایه‌گذاری‌های کلان و اهداف «کیفیت زندگی»
عربستان سعودی تحت برنامه «کیفیت زندگی» گام‌های بزرگی در توسعه ورزش برداشته است. این برنامه شامل آموزش بیش از ۶ هزار مربی و مدیر ورزشی با همکاری دانشگاه‌های معتبر جهانی مانند لندن و سوربون می‌شود.
علاوه بر این، پروژه‌های بزرگی نظیر خصوصی‌سازی باشگاه‌های فوتبال و میزبانی رویدادهای بین‌المللی شاخص مانند رالی داکار، فرمول یک، جام باشگاه‌های جهان و رقابت‌های تنیس، همگی نشان‌دهنده تلاش عربستان برای ارائه خود به‌عنوان یک قطب ورزشی است.
جذب بازیکنانی چون کریستیانو رونالدو، کریم بنزما و نیمار نیز در همین راستا صورت گرفته تا سطح لیگ فوتبال این کشور را ارتقا داده و توجه جهانی را به خود معطوف کند.

«ورزش‌شویی» یا توسعه واقعی؟
با وجود تمام این سرمایه‌گذاری‌ها و دستاوردهای ظاهری، انتقادها از اهداف واقعی عربستان سعودی در عرصه ورزش همچنان پابرجاست. رسانه‌های غربی، به‌ویژه نشریاتی مانند گاردین و نیویورک تایمز، این رویکرد را نوعی «ورزش‌شویی» (Sportswashing) توصیف می‌کنند. به اعتقاد منتقدان، هدف اصلی این ولخرجی‌های ورزشی، پنهان‌سازی سوابق ضعیف حقوق بشری این کشور و بهبود چهره آن در مجامع بین‌المللی است.

چالش‌ها و ضعف‌های پنهان
علیرغم تمرکز بر ورزش‌های پرطرفدار و جذب ستاره‌ها، زیرساخت‌های ورزش‌های انفرادی مانند دو و میدانی، شنا و رشته‌های المپیکی در عربستان همچنان ضعیف است. همچنین، نبود یک برنامه‌ریزی جامع و ساختارمند برای پرورش استعدادهای ورزشی از مدارس تا دانشگاه‌ها، یکی از چالش‌های اساسی است که می‌تواند مانع از توسعه پایدار و بومی ورزش در این کشور شود. سرمایه‌گذاری‌های کلان فعلی، بیشتر متمرکز بر خرید و میزبانی است تا پرورش و بومی‌سازی استعدادها و دانش ورزشی.

نتیجه‌گیری
عربستان سعودی بدون شک در حال رقم زدن یک تحول چشمگیر در حوزه ورزش جهانی است. این حرکت، اگرچه با اهداف توسعه‌ای «چشم‌انداز ۲۰۳۰» همسو است، اما تا زمانی که سرمایه‌گذاری‌ها به سمت توسعه بومی، پرورش استعدادهای داخلی و بهبود زیرساخت‌های پایه‌ای ورزش سوق پیدا نکند -و تنها در حد جذب ستارگان و میزبانی رویدادهای گران‌قیمت باقی بماند- انتقادها نسبت به اهداف سیاسی و تبلیغاتی این روند ادامه خواهد داشت.