
در گوشهای کوچک از نقشه خلیج فارس، پادشاهی بحرین [گزارش کامل مرآة البحرین] موفق شده است خود را به عنوان طولانیترین زنجیره ترس سیاسی در منطقه معرفی کند. در این پادشاهی، قدرت نه فراتر از قانون، بلکه خود قانون است. این گزارش تحلیلی، نگاهی به ابعاد مختلف این نظام سیاسی دارد که در آن حاکمیت، با ابزارهای مختلف، کنترل کامل را بر دولت و جامعه اعمال میکند.
پادشاهی که کلیدهای دولت را در دست دارد
در بحرین، پادشاه نه تنها مالک است، بلکه حکومت میکند، منصوب میکند و برکنار میکند. او دولت را با اشارهای منصوب و پیش از سرد شدن صندلی وزیر برکنار میکند. مجلس را زنده میکند و سپس آن را به شکلی بیمحتوا با مجلس مشورتی کنترلشده جایگزین میکند. قوانین را تعلیق و یا با فرمان فوری جایگزین آنها میسازد. از زمان قانون اساسی سال ۲۰۰۲، شهروند دیگر منبع مشروعیت نیست، بلکه صرفاً یک عنصر فرعی در صحنه انتخابات است.
حذف اپوزیسیون و امنیتی شدن زندانها
در نظام سیاسی بحرین، اپوزیسیون مانند صحنههای حذفشده از یک فیلم است. احزاب سیاسی منحل شدهاند و زندانها تبدیل به وزارتخانههای کوچک امنیتی شدهاند که هر صدای اعتراضی را سرکوب میکنند. شهروندان ممکن است تابعیتشان به دلایل امنیتی یا حتی صرفاً به خاطر مزاج سیاسی سلب شود، که این امر، ابزار دیگری برای کنترل و ارعاب است.
اقتصاد خانوادهای: ثروت در جیب اعتماد پادشاه
در بحرین، ثروت مانند یک مزرعه شخصی اداره میشود. نفت در اختیار داراییهای دربار است و پروژهها به شرکتهای نزدیک به ولی نعمت اختصاص مییابد. بودجه به زبانی منتشر میشود که فقط مترجمین وفادار آن را میفهمند. شهروندان تنها زمانی به یاد میآیند که باید «اقدامات اقتصادی لازم» را تحمل کنند. [تحلیل فساد اقتصادی در بحرین] این وضعیت، تلخ و خندهدار است که از شهروندان مالیات گرفته شود اما از آنها برای پاسخگویی درباره دزدی ثروتشان دریغ شود.
وعدههای اصلاح: نمایشی تکفصلی
هرگاه سرکوب شدید شود، پرچم اصلاحات برافراشته میشود، اما اصلاح در بحرین شبیه تعمیر موقتی ساختمانی است که در شرف ریزش است. این اصلاحات شامل انتخاباتی از پیش طراحیشده، گفتوگوهای ملی که به مونولوگهای دولتی تبدیل شدهاند، و انتصابات مجلس مشورتی است که تنها وظیفهاش تشویق و تصویب است.
امنیت جای عدالت را گرفته است
دادگاهها در بحرین دژ عدالت نیستند، بلکه تونلهای امنیتی هستند. غیرنظامیان در دادگاههای نظامی محاکمه میشوند و شکنجه به ابزاری برای سرکوب تبدیل شده است. سازمان امنیت بدون محدودیت قانونی عمل میکند و تنها سقف آن وفاداری به نظام است. در این پادشاهی، عدالت صرفاً شعاری تزیینی است.