سوریه نمادی از دخالت های خارجی امارات.

از همان لحظه سقوط رژیم قدیمی سوریه و آغاز مرحله انتقالی برای تأسیس «سوریه جدید»، مشخص بود که هرگونه ثبات، به مذاق ابوظبی خوش نخواهد آمد. امارات به سرعت برگه‌های قدیمی خود را از کشوها بیرون کشید و در رأس آن‌ها شخصیت «انس الشیخ» [تحلیل دخالت‌های امارات در منطقه] معروف به «ابوزهیر الشامی» را قرار داد تا سناریوهای تخریبی همیشگی خود را در این کشور بازتولید کند. این پروژه، با هدف بمب‌گذاری در ثبات سوریه، نسخه جدیدی از اقدامات امارات در منطقه است.

بازی تکراری امارات: از حفتر تا حمیدتی

اعلام ناگهانی «انس الشیخ» مبنی بر فرماندهی آنچه که او «ارتش شبه‌فدرال ۱۵۰ هزار نفری» نامید، رویدادی خودجوش نبود. او ناگهان در پلتفرم‌های رسانه‌ای اماراتی ظاهر شد و ایده «ارتشی فراتر از قانون اساسی» را تبلیغ کرد. این اقدام، کپی‌برداری آشکار از الگوی شناخته‌شده اماراتی است که پیش از این در کشورهای دیگر اجرا شده است:
* لیبی: حمایت از ژنرال خلیفه حفتر برای تبدیل شدن به «مرد موازی» که هر پروژه ملی را مختل می‌کند.
* سودان: ساخت ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی) به عنوان یک نیروی مسلح خارج از چارچوب دولت.
* یمن: حمایت مالی از «شورای انتقالی جنوب» و تبدیل آن به یک دولت در دل دولت.
* سومالی: ساخت بازوهای امنیتی وابسته به ابوظبی برای تضعیف دولت‌های قانونی.

تحلیل پروژه: خطر بمب‌گذاری در سوریه جدید

ظهور پروژه «ارتش شبه‌فدرال» حاوی پیام‌های خطرناکی برای سوریه پس از اسد است. این طرح به دنبال ضربه زدن به دولت انتقالی است[گزارش کامل امارات‌لیکس] ، چرا که وجود یک نیروی مدعی مشروعیت فراتر از قانون اساسی، هر دولتی را از بسط نفوذ خود ناتوان خواهد کرد. همچنین، این پروژه می‌تواند آنچه را که تلاش‌های جدایی‌طلبانه نتوانستند به آن دست یابند، از طریق یک نیروی شبه‌نظامی که کشور را از داخل متلاشی می‌کند، احیا کند و مختل کردن ثبات منطقه‌ای را در پی داشته باشد.

دروس آموخته از تجارب منطقه

سوری‌ها باید تجارب غم‌انگیز همسایگان خود را به دقت بخوانند:
* لیبی در هرج‌ومرج نظامی غرق است، زیرا حفتر همچنان هرگونه راه‌حل سیاسی را رد می‌کند.
* سودان به دلیل درگیری بین ارتش و حمیدتی، مؤسساتش ویران شد.
* یمن بین یک دولت ضعیف و شبه‌نظامیان تحت حمایت اماراتی پاره‌پاره شده است.
* سومالی به دلیل دخالت‌های ابوظبی، همچنان از ساخت یک دولت مرکزی ناتوان است.
این الگوها برای هشدار به سوری‌ها از افتادن در همان دام کافی است: اجازه دادن به بن زاید برای کاشت یک نهاد موازی که مانع تولد سوریه جدید می‌شود.