
تحولات اخیر در حضرموت و المهره، بیش از آنکه نشانهای از رقابت محلی باشد، بخشی از طرح گسترده واشنگتن، لندن و تلآویو برای بازآرایی جبهه متخاصم علیه یمن [گزارش کامل یمنی پرس] است؛ طرحی که هدف نهایی آن ایجاد یک کمربند نظامی–سیاسی علیه صنعاء و بازسازی جبهه شکستخورده دشمن است.
بازچینی جبهه دشمن در شرق یمن
روند تحولات نشان میدهد آنچه رسانههای وابسته به محور آمریکا بهعنوان «نزاع نفوذ میان نیروهای محلی» معرفی میکنند، در واقع پوششی برای عملیات گستردهتری است که سه پایتخت غربی و صهیونیستی در حال اجرای آن هستند. این عملیات بر پایه سه محور اصلی پیش میرود:
– بازچینی ابزارها
– توزیع نقشها
– یکپارچهسازی جبهه دشمن تحت فرماندهی اتاقهای عملیات مشترک آمریکایی–اسرائیلی–بریتانیایی
طعمهگذاری برای ساختن جبهه جدید
حضرموت و المهره
نخستین مرحله، توزیع طعمهها میان مزدوران محلی است؛ راهبردی که آمریکا و اسرائیل بارها در دیگر کشورها نیز به کار گرفتهاند. در این سناریو، هر جریان محلی سهمی ظاهری دریافت میکند تا وارد بازیای شود که تصمیم و پایان آن در دست دیگری است.
تحرکات در حضرموت و المهره با بستهای تبلیغاتی همراه شده که آن را «حق جنوب» و «مرحله پیش از جدایی» معرفی میکند، در حالی که هدف واقعی فراتر از این شعارهاست. واشنگتن میکوشد شورای انتقالی را در مسیری به کار گیرد که نه به استقلال جنوب میانجامد و نه حتی ثباتی برای آن ایجاد میکند؛ بلکه تنها آن را به ابزاری برای پیشبرد طرح کنترل منابع انرژی و مسیرهای راهبردی ساحلی تبدیل میکند.
تعز و نقش طارق عفاش
محور دوم طعمهگذاری، چراغ سبز برای پیشروی طارق عفاش به سوی تعز است؛ اقدامی که رسانههای سعودی–اماراتی آن را «بازگشت نفوذ» میخوانند، اما در ماهیت خود چیزی جز پاداش مقدماتی برای جلب وفاداری او نیست. طراحی مرحله بعدی این است که عفاش بهعنوان نیروی فشار از ساحل غربی، در زمان مقرر بهسوی الحدیده حرکت کند و بار دیگر محور متجاوز تلاش کند با فشار اقتصادی و محاصره، دست برتر در جنگ ایجاد کند.
حزب اصلاح
روند مشابهی نیز با حزب اصلاح دنبال میشود؛ از طریق مجموعهای از وعدههای پنهان که محور سعودی–آمریکایی–اسرائیلی به او ارائه کردهاند. الگوی رفتاری غرب در تسلیح و بازتولید گروههای اخوانی در سوریه نشان میدهد این وعدهها تنها ابزاری برای کشاندن اصلاح به میدان درگیری است. اصلاح را به این باور میرسانند که شاید بتواند بار دیگر در مارب و الجوف قد علم کند و شاید در صورت «حسن خدمت»، مسیرش به سمت صنعاء باز شود.
معماری جدید دشمن؛ کمربند نظامی علیه یمن
آنچه اکنون در حال شکلگیری است، نه رقابت محلی، بلکه تطویق صنعاء از سه محور است:
– شرق با شورای انتقالی
– غرب با طارق عفاش
– شمالشرق با حزب اصلاح
این طراحی در واقع تلاش برای ایجاد حلقه نظامی–سیاسی علیه یمن است؛ حلقهای که با عملیات روانی، هماهنگی اطلاعاتی و پشتیبانی لجستیکی آمریکا و رژیم صهیونیستی تقویت میشود.
اتاقهای عملیات مشترک
اتاقهای عملیات مشترکی که پیشتر نقش فعالی در جنگهای روانی و پهپادی در منطقه داشتهاند، اکنون در تلاشاند جبههای یکپارچه از نیروهای قبیلهای، سلفی، و بقایای ارتش مزدور ایجاد کنند و آن را زیر یک چتر فرماندهی قرار دهند؛ چتری که علاوه بر مدیریت میدان، رنگ و بوی صهیونیستی آن کاملاً آشکار است.
خلأ بنیادین طرح دشمن
این طرح جدید دشمن یک خلأ بنیادین دارد: درک نکردن ماهیت یمن پس از ۲۱ سپتامبر و جایگاه کنونی صنعاء. قدرت بازدارندگی یمن امروز، تجربهٔ دهساله، توان موشکی و پهپادی، انسجام داخلی و پیوند ایدئولوژیک با مسأله فلسطین، همه عواملی هستند که غرب و اسرائیل را ناتوان از اجرای موفق طرحشان میکند.
اراده ملت یمن
ملت یمن بارها نشان دادهاند که با هر میزان فشار خارجی، ارادهٔ آنان در دفاع از استقلال و آزادیشان خُرد شدنی نیست. دشمن امروز بازیگرانی را دوباره در میدان میچیند که پیشتر شکستخوردهاند، و تصور میکند چیدن مهرههای فرسوده در آرایشی تازه، نتیجهای متفاوت به بار میآورد. اما واقعیت میدان چیز دیگری میگوید.
تحولات حضرموت و المهره تنها پیشدرآمدی بر تلاش دشمن برای آغاز مرحله جدیدی از تجاوز است؛ اما همانگونه که تحولات سالهای گذشته ثابت کرده، یمن تصمیم خود را گرفته و در برابر هر طرحی که استقلال آن را نشانه رود، خواهد ایستاد.