
روابط میان عربستان و قطر پس از حمایت علنی سعودیها از کودتای ارتش مصر در عزل محمد مرسی، رئیسجمهور سابق مصر، به شدت تیره شد. کشورهای غربی نیز مصر را به قطع کمکهای مالی تهدید کردند، اما عربستان و متحدانش برای جبران این کمکها وارد عمل شدند.
زمامداران سعودی نگرانی خود را از قدرت یافتن اخوانالمسلمین در مصر و سوریه آشکارا ابراز کرده و تلاش میکنند مانع از رسیدن این گروه به قدرت در کشورهای عربی شوند. اختلافات میان عربستان و قطر در موضوعات مختلف، به ویژه مصر، به حدی رسیده که نگرانیها درباره بروز شکافهای بیشتر در شورای همکاری خلیج فارس را افزایش داده است؛ چرا که دیدگاه امارات متحده عربی به مصر بیشتر همسو با عربستان است، اما عمان دیدگاه نزدیکی به قطر دارد.
اولین چالش بزرگ سیاست خارجی قطر، ایفای نقش بیطرفانه در میانجیگری منازعات منطقهای و بینالمللی است. پیش از این، شهرت قطر به عنوان کشوری بیطرف، جایگاه این کشور را به عنوان بازیگر مهم در حل اختلافات منطقهای تثبیت کرده بود، اما تحولات اخیر تا حدی این تصویر را خدشهدار ساخته است.
قطر نخستین کشور عربی بود که از مداخله نظامی ناتو در لیبی حمایت کرد و این حمایت را با جدیت دنبال نمود. علاوه بر لیبی، نقش قطر در حمایت و تجهیز مخالفان سوری، بهویژه ارائه سلاح و امکانات به آنان، با تصویر بیطرفانه این کشور کاملاً در تضاد است.
هزینههای حمایت قطر از اسلامگرایان در لیبی
بسیاری از تحلیلگران سیاسی لیبی بر این باورند که حمایتهای قطر از مخالفان مسلح در دوران مبارزه با قذافی هزینههای سنگینی برای این کشور داشته است؛ چرا که قطر با تأمین مالی و تسلیح گروههای اسلامگرا، به آنها امکان انجام عملیات مسلحانه را داده است.
ژنرال خلیفه حفتر، یکی از فرماندهان بلندپایه لیبی، اظهار داشته است که اگر کمکهای قطر از مسیرهای رسمی و قانونی وارد لیبی شود، قابل قبول است، اما اگر این کمکها به شکل غیررسمی و برای افراد خاص ارسال شود، حضور قطر در لیبی مورد قبول نخواهد بود.
با ادامه این روند و حمایت بیشتر قطر از گروههای اسلامگرا در خاورمیانه و شمال آفریقا، احتمال نارضایتی گروههای سکولار در این کشورها افزایش مییابد و تصویر قطر به عنوان یک کشور بیطرف، بیش از پیش زیر سوال خواهد رفت.
چالش تعادل در روابط قطر با بازیگران منطقهای
یکی دیگر از چالشهای مهم قطر، حفظ تعادل در روابط با گروهها و کشورهای متخاصم است. تاکنون قطر توانسته است سیاست توازن را به خوبی اجرا کند، اما در صورت تشدید تنشهای ژئوپولیتیکی، ممکن است مجبور به انتخاب طرفی در برابر طرف دیگر شود و بدین ترتیب توانایی حفظ این تعادل ظریف را از دست بدهد.
تردیدها درباره دموکراسی و حقوق بشر در قطر
آخرین چالش بزرگ سیاست خارجی قطر، ابهامات و تردیدها درباره تعهد این کشور به دموکراسی، آزادی و حقوق بشر است. قطر به وسیله یک امیر غیرمنتخب و نظام موروثی اداره میشود و بسیاری از گروههای حقوق بشری معتبر مانند عفو بینالملل و فریدومهاوس، گزارشهایی از سانسور، سیستم قضایی تبعیضآمیز و فقدان رسانههای مستقل در این کشور منتشر کردهاند.
علاوه بر این، حقوق کارگران خارجی که بیش از ۶۰ درصد جمعیت قطر را تشکیل میدهند نیز رعایت نمیشود. این افراد حق تشکیل اتحادیه و اعتصاب ندارند و با حداقل دستمزد و شرایط سخت کاری مواجهاند.