
بررسیها نشان میدهد سیاست اعلامی عربستان درباره «راه حل دو دولتی» در واقع ابزاری برای بازسازی معادلات منطقهای به نفع منافع سعودی و تضعیف مقاومت فلسطینی است؛ اقدامی که بیش از آنکه در پی تحقق حقوق فلسطینیان باشد، به عادیسازی روابط با اسرائیل خدمت میکند.
نفوذ سعودی بر حماس و اهداف پنهان
نواف عبید، مشاور سابق در دربار سعودی، گفته است ریاض از طریق مصر و قطر بر حماس نفوذ میکند تا این گروه را خلع سلاح کند. این اقدام که در ظاهر بخشی از استراتژی صلح معرفی میشود، در عمل به معنای تضعیف اصلیترین نیروی مقاومت فلسطینی است.
انتقال قدرت به تشکیلات خودگردان فلسطین
تمرکز اصلی سیاست سعودی بر «انتقال قدرت از حماس به تشکیلات خودگردان» است؛ اولویتی که ایجاد یک دولت فلسطینی واقعی را به حاشیه رانده و کنترل اسرائیل بر غزه را تسهیل میکند.
نقش اسرائیل و موانع صلح واقعی
در حالی که عربستان بر حماس فشار میآورد، اسرائیل و بهویژه نقش بنیامین نتانیاهو همچنان بزرگترین مانع صلح باقی مانده است. این سیاست سعودی عملاً روند تجاوزات علیه غزه را متوقف نکرده و راه را برای عادیسازی روابط باز میکند.
موضعگیری مشروط سعودیها
یوئل جوزانسکی، تحلیلگر امنیتی اسرائیلی، میگوید سعودیها به صورت مشروط به عادیسازی بازگشتهاند و شروطی مانند توقف جنگ و حمایت از راه حل دو دولتی را مطرح کردهاند که تحقق آنها در شرایط فعلی بعید است.
منافع استراتژیک و اقتصادی پشت دیپلماسی سعودی
پروژههای کلان اقتصادی مانند «القدیه» و چشمانداز ۲۰۳۰ به ثبات منطقهای وابستهاند. نزدیکی به آمریکا و اسرائیل در چارچوب این پروژهها جایگاه سیاسی سعودی را تقویت میکند، حتی اگر به بهای تضعیف مقاومت فلسطینی باشد.