به گزارش رسانه انگلیسی میدلایست مانیتور، سیاست خارجی امارات متحده عربی پس از درگذشت شیخ زاید در سال ۲۰۰۴ با تحولی چشمگیر مواجه شده است. با به قدرت رسیدن محمد بن زاید، این کشور از حمایت سنتی از مسئله فلسطین فاصله گرفته و به یکی از بازیگران نظامی و مداخلهگر در بحرانهای منطقهای تبدیل شده است.
مداخلات نظامی مستقیم و غیرمستقیم
امارات در سالهای اخیر در درگیریهای نظامی لیبی، یمن و سودان مشارکت داشته است. در لیبی، جنگندههای این کشور از پایگاههای ناتو برای حمله به مواضع گروههای مسلح اعزام شدند؛ اقدامی بیسابقه در میان کشورهای عربی که برخلاف سیاستهای پیشین زاید تلقی میشود.
نقشآفرینی در بیثباتسازی پس از درگیریها
پس از جنگ داخلی لیبی، امارات با حمایت از ژنرال حفتر و گروههای مسلح مانع شکلگیری دولت باثبات شده است. در یمن نیز از سال ۲۰۱۵ در ائتلاف نظامی حضور داشته اما نتوانسته مانع گسترش نفوذ انصارالله شود.
سودان و گسترش نفوذ گروههای شبهنظامی
در سودان، امارات حامی اصلی نیروهای واکنش سریع بوده که در برابر ارتش این کشور قرار دارند. کمکهای مالی، تسلیحاتی و ارسال پهپادها به این گروهها مانع گذار به حکومت غیرنظامی شده است.
تنشهای دیپلماتیک و توافق ابراهیم
براساس این گزارش، توافق عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر در سال ۲۰۲۰ که تحت عنوان توافقنامه ابراهیم امضا شد، یکی از نقاط عطف سیاست خارجی جدید امارات است که میراث عربی-اسلامی شیخ زاید را تضعیف کرده و خشم بسیاری از جریانهای منطقهای را برانگیخته است. همچنین، دخالت در امور داخلی الجزایر به تنش در روابط دوجانبه منجر شده است.
جمعبندی
گزارش در پایان هشدار میدهد که ادامه این رویکرد نهتنها به بیثباتی منطقه دامن میزند، بلکه اعتبار جهانی امارات را نیز با چالش مواجه خواهد کرد؛ سیاستی که بیشتر در راستای منافع رژیم صهیونیستی و برخلاف آرمان ملتهای عربی تلقی میشود.