فعالیت اخوان المسلمین در یمن به صورت مخفیانه از اوایل دهه شصت میلادی آغاز شد، زمانی که فضای سیاسی یمن اجازه تأسیس احزاب را نمیداد. پیش از این، در طول دهههای پنجاه و تجزیه یمن، جریانهای ناسیونالیستی و مارکسیستی در جنوب و شمال فعال بودند، اما نهضت اسلامی و فکر سیاسی اسلامی حضور سازمانیافتهای نداشت.
نهضت اسلامی سازمانیافته در یمن در سال ۱۹۵۹ با تلاش عبدالمجید الزندانی، عبدالله الانسی، و قاسم محمد عون، دانشجویانی که از مصر بازگشته بودند و تحت تأثیر جنبشهای ناسیونالیستی و بعثی عربی قرار داشتند، متبلور شد. این نهضت سازمانیافته در سال ۱۹۵۹ متولد شد، اما فاقد چشماندازی یکپارچه مانند اخوان مصر بود. فعالیتهای اولیه آنها در چارچوب انجمنهای دانشجویی و با شعار «الحیاد بین الأحزاب» (بیطرفی میان احزاب) آغاز شد تا تمایز فکری و سیاسی خود را از سایر جریانها بیان کنند. چهرههای برجسته اولیه این جریان شامل محمد محمود الزبیری، عبده محمد المخلافی، عبدالمجید الزندانی (۱۹۴۲-۲۰۲۴)، و شیخ محمد الزندانی بودند.
مخالفان این جریان، اعضای اخوان المسلمین را به «ارتجاع» متهم کرده و آنها را به دشمنان رژیم مصر مرتبط میدانستند. عبدالمجید الزندانی در سال ۱۹۹۳ با تأسیس جامعة الإیمان در صنعاء به گسترش دعوت خود در جامعه پرداخت. او در تاریخ ۲۲ آوریل ۲۰۲۴ در استانبول درگذشت.
حزب التجمع الیمنی للإصلاح (اصلاح): نماینده کنونی اخوان در یمن
اخوان المسلمین در یمن در حال حاضر به عنوان حزب اصلاح شناخته میشود. این حزب در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۰ پس از اتحاد دو بخش شمال و جنوب یمن تأسیس شد. مؤسس آن شیخ عبدالله بن حسین الأحمر، شیخ قبیله حاشد بود.
حزب اصلاح یمن یکی ازبزرگترین و سازمانیافتهترین احزاب سیاسی در یمن و شاخهای از اخوانالمسلمین است. این حزب ترکیبی پیچیده از اسلامگرایان سنی، قبایل قدرتمند (بهویژه قبیله حاشد به رهبری خاندان الاحمر)، تجار و روشنفکران است. ایدئولوژی آن تلفیقی از اسلام سیاسی سنی، ملیگرایی یمنی و تا حدی دموکراسی (در چارچوب تفکر اسلامی) است.
بنابراین اصلاح یک گروه سیاسی با پیشینه اسلامی و امتداد فکری اخوان المسلمین است. بیانیههای رسمی آن هرگونه رابطه سازمانیافته یا سیاسی رسمی با اخوان را رد میکند، اما حزب به هر حال متأثر از آراء و افکار اخوان بوده و عمدتاً همسو با آنان است. پس از درگذشت مؤسس حزب، شیخ عبدالله بن حسین الأحمر در ۲۸ دسامبر ۲۰۰۷، محمد عبدالله الیدومی به عنوان رئیس کمیته عالی حزب انتخاب شد. چهرههای برجسته دیگری نیز در این حزب حضور دارند.
ساختار تشکیلاتی حزب اصلاح شامل المؤتمر العام (نشست عمومی)، الأمانة العامة (دبیرخانه کل)، مجلس الشورى (مجلس شورا)، الهيئة العلیا (کمیته عالی حزب)، أجهزة القضاء التنظیمی (نهادهای قضایی)، و هیاکل و أجهزة ووحدات التنظیمی (نهادهای نظارتی) است. این حزب دارای روزنامه رسمی (صحوة نت) است.
گستره جغرافیایی و افول حزب اصلاح
حزب اصلاح اساساً نماینده اخوان المسلمین در شمال یمن است و پیش از جنگ ۲۰۱۵ در بسیاری از استانهای یمن فعال بود. اما پس از جنگ و به ویژه رخدادهای استان عدن در سال ۲۰۱۹، حوزه تسلط، قدرت و فعالیت این حزب به سه استان مأرب، شبوه و تعز محدود شد. این حزب در تعز پس از محاصره توسط انصارالله محدود گردید و در شبوه نیز در روند چند ماهه و با فشار نیروهای مورد حمایت ائتلاف عربستان و امارات، قدرت را از دست داد.
استان شبوه به دلیل داشتن منابع نفت و گاز و دسترسی به آبهای آزاد دریای عرب از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگرچه حزب اصلاح تمایلی به تمرکز بر شبوه برای فعالیت نداشت، اما تحولات پس از ۲۰۱۵ و به ویژه شورش جنوب در عدن در سال ۲۰۱۹، سبب شد که فعالیت اخوان المسلمین بر شبوه تمرکز یافته و این استان را با توسعه زیرساختها به دژ مستحکم خود تبدیل کنند. در حال حاضر، تنها بخش شرقی استان مأرب و مرکز استان تعز در دستان حزب اصلاح باقی مانده است.
روابط حزب اصلاح با انصارالله
این حزب از ابتدای تأسیس، روابط گرم و عمیقی با علی عبدالله صالح و حزب مؤتمر (کنگره عمومی خلق) داشته است. به طوری که حتی بسیاری از صاحب نظران قائل بر این اند که حزب اصلاح نیز به پیشنهاد علی عبدالله صالح و برای وانمود این مطلب که جمهوری یمن تک حزب نیست و احزاب دیگری در ساختار حکومت نقش آفرین هستند، تشکیل شد. از سوی دیگر جنگ میان دولت علی عبدالله صالح و انصارالله در سال ۲۰۰۴ آغاز شد. علی عبدالله صالح دستور دستگیری سید حسین بدرالدین الحوثی، بنیانگذار مجمع «شباب المؤمن» را صادر کرد. سید حسین بدرالدین الحوثی مقاومت کرد و در سپتامبر ۲۰۰۴ شهید شد.
ارتش یمن در این جنگ نقش برجستهای داشت و حزب اصلاح در آن سهم داشت. ژنرال علی محسن الأحمر، یکی از شناختهشدهترین فرماندهان رژیم صالح، روابط مذهبی با حزب اصلاح و جنبش آنها داشت که جنگهای صعده گاهی به «جنگ علی محسن» نامیده میشد. بنابراین، علی محسن الأحمر، که رهبر چالشهای رژیم بود، و حزب اصلاح، برای برطرف کردن این چالشها در جنگ علیه انصارالله، از جمله جنگ علیه علی عبدالله صالح، مشارکت قوی داشتند.
علاوه بر این، عبدالله حسین الأحمر در سخنرانی خود پس از جنگ ششم علیه انصارالله، حوثیها را «شیاطین» توصیف کرد که «بخشی از بدن یمن را آلوده» کردهاند و گفت که باید به طور کامل از بین برده شوند. او در مجمع «اخوت و همبستگی متقابل» در شهر حوث در سال ۲۰۰۹، نسبت به عواقب نرمش دولت با انصارالله هشدار داد.
پس از کنارهگیری صالح، حزب اصلاح بخشی از دولت انتقالی به رهبری عبدربه منصور هادی شد. حزب اصلاح در عملیات «عاصفة الحزم» (طوفان قاطعیت) در سال ۲۰۱۵، که مداخله نظامی به رهبری عربستان سعودی برای حمایت از رژیم منصور هادی و سرکوب انصارالله در یمن بود، پشت ائتلاف ایستاد و از عربستان سعودی حمایت کرد.
تنشها میان انصارالله و حزب اصلاح تاکنون ادامه داشته است، اما این به معنای عدم همکاری طرفین نیست. پس از شکستهای سیاسی حزب اصلاح در یمن و باور به احتمال خروج از صحنه سیاسی، حزب اصطلاح تعاملاتی با انصارالله را محتمل تلقی کرد.
حزب اصلاح و القاعده
میتوان حزب اصلاح را حامی سیاسی و رسانهای القاعده در یمن دانست. در همه حوادثی که القاعده در آن دست داشته و حوادثی که رخ داده است، حزب اصلاح از آنها دفاع کرده و اقدامات القاعده را توجیه مینماید.
القاعده و حزب اصلاح در گذشته نیز به طور مشترک وارد درگیریهایی در مناطق مختلفی شدهاند. حزب اصلاح از القاعده برای حذف رقبای سیاسی خود و ترور شخصیتهای سیاسی و نظامی انصارالله و یمن استفاده کرده است.
در حالی که حزب اصلاح در جنگ ارتش علی عبدالله صالح علیه انصارالله و همچنین در جنگ کنونی علیه انصارالله بیانیههایی صادر و تحریک میکرد، اما در جنگ ارتش یمن علیه القاعده در هیچ یک از پایگاهها یا بیانیههای رسمی خود از ارتش حمایت نکرد. زمانی که از طریق وزیر سابق اخوانی خود کنترل شبکههای رسمی یمن را در دست داشت، اجازه نداد بیانیههای حمایت از ارتش علیه القاعده منتشر شود.
پیشتر نیز حزب اصلاح که یکی از اعضای «احزاب اللقاء المشترک» (دیدار مشترک) بود، بیانیهای صادر کرد و با القاعده همسویی نشان داد و به ضرورت توقف جنگ علیه القاعده اشاره کرد. حزب مؤتمر با بیانیهای به آن واکنش نشان داد و حزب اصلاح را به همسویی با القاعده متهم کرد.
علمای حزب اصلاح همواره از صدور فتوا علیه القاعده خودداری کردهاند. عبدالرحمن برمان، از چهرههای اصلی حزب اصلاح، سابقاً گفته بود: «ارتش یمن برنامههای خارجی را اجرا میکند و منصور هادی با آشتی نکردن با القاعده فرصت تاریخی را هدر داد». زید احمد الغریسی، فعال سیاسی و رئیس بخش رسانه دولت نجات ملی یمن، گزارش کرده است که حزب اصلاح در تلاش برای منحرف کردن افکار عمومی و ایجاد اختلال در دستاوردهای ارتش یمن علیه القاعده، سه جنگ علیه انصارالله به راه انداخت تا در جنگ ارتش علیه القاعده در ابین و شبوه اختلال ایجاد کند.
حزب اصلاح، امارات و عربستان
امارات اساساً با هر نوع اسلام سیاسی مخالف است و این تنها به جریان اخوان المسلمین محدود نمیشود. امارات و عربستان، اخوان المسلمین را جریانی «تروریستی» توصیف میکنند. امارات در سال ۲۰۱۱ و با رشد جریانهای اسلامی (بیداری اسلامی) در بهار عربی، در نقطه مقابل این انقلابها قرار گرفت و با تمام توان سعی کرد مانع قدرت گرفتن اخوان در کشورهای عربی و اسلامی شود. امارات در پرونده یمن از ابتدا نیز دشمن اخوان المسلمین بود و در مراسم رسمی خروج خود از جنگ یمن در سال ۲۰۲۰، رسماً از اخوان المسلمین به عنوان یکی از سه دشمن اصلی خود در یمن سخن گفت.
حضور نظامی امارات در یمن به معنای پایان حضور نظامی یا خروج امارات از یمن نبود، بلکه به معنای پایان همپیمانی با امارات بود. امارات با استفاده از همپیمانان خود بر علیه دشمنان اخوان المسلمین در یمن، نیروهای خود را به فرماندهی طارق صالح به مناطق ساحل غربی انتقال داد و توان خود را برای افزایش فشار به اخوان المسلمین به کار بست. منابع خبری همچنین به دیداری میان چهرههای حزب اصلاح (محمد عبدالله الیدومی و عبدالوهاب احمد الانسی) با محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات متحده عربی در ابوظبی اشاره کردهاند.
عربستان سعودی رکن دیگر ائتلاف عربی بود که در حال دشمنی با انصارالله بود و همپیمانی خود بر علیه انصارالله را به عنوان اصل مسئله که موجب حمله به یمن شده بود بیان کرده بود. با اینکه عربستان دائماً نگران از نفوذ اخوانیها در منطقه بوده است اما در طول سالها، نقش حامی حزب اصلاح را بازی میکند. عربستان سعودی در واقع منشأ ایجاد جنبش اسلامی در شمال یمن برای حزب اصلاح بود که تا حدود زیادی متأثر از «معاهد علم» (نظام آموزش موازی) بود که منابع مالی آن را سلطنت سعودی از سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی به صورت متمرکز تأمین میکرد. از سوی دیگر جریان قبیلهای و حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن تحت تأثیر نفوذ عربستان سعودی بودند و بنابراین روابط عربستان با این حزب تا حد زیادی پیچیده است.
چالشهای سیاسی پیشروی حزب اصلاح
انشعاب در دولت رسمی: حزب اصلاح درگیر رقابت شدید با شورای ریاستی و شورای انتقالی جنوب است
فشارهای خارجی: عربستان سعودی تمایل به کاهش نفوذ جناح اخوانی حزب دارد. امارات متحده عربی به طور فعال به دنبال تضعیف و جایگزینی آن با متحدان جنوبی و محلی خود است.
اتهامات تروریسم: حزب اصلاح توسط رقبا (بهویژه شورای انتقالی جنوب و امارات) و برخی کشورهای غربی به داشتن ارتباط با گروههایی مثل القاعده متهم میشود، اتهامی که حزب به شدت آن را رد میکند.
چالش مشروعیت: عملکرد حزب در مناطقی که کنترل دارد، با انتقاداتی از نظر مدیریت، فساد و سهمخواهی قبیلهای مواجه است.
رهبری: ساختار رهبری حزب پیچیده است. محمد علی یحیی (اخوانی) نقش برجستهای در سطح سیاسی و رسانهای دارد، اما نفوذ قبیله حاشد در عرصه نظامی و قبیلهای بسیار تعیینکننده است.
آینده مبهم: نقش حزب اصلاح به شدت به تحولات جنگ، مذاکرات صلح، رابطه با عربستان و رقابت با شورای انتقالی جنوب گره خورده است. آینده آن میتواند شامل موارد زیر باشد:
الف: حفظ نقش کلیدی در ساختار قدرت شمال و مرکز یمن.
ب: حذف تدریجی از مراکز قدرت تحت فشار عربستان و امارات.
ج: تجزیه احتمالی به جناحهای قبیلهای و اخوانی در صورت تشدید اختلافات یا تغییر موازنه قوا.
در مجموع حزب اصلاح یمن نیرویی حیاتی اما بسیار بحثبرانگیز در معادلات سیاسی و نظامی یمن است.
منبع: تیم تحریریه یمنالاسلام