
قطر در سیاست خارجی خود به حفظ و توسعه روابط با کشورهای مهمی مانند ایران، آمریکا و متحدان منطقهای خود اهمیت میدهد. این کشور با ایفای نقش میانجی در منازعات منطقهای از جمله سودان، لبنان، یمن، فلسطین، مصر، سوریه و لیبی، خود را به عنوان بازیگری کلیدی معرفی کرده است. قطر با نزدیک شدن به طرفهای درگیر در این کشورها تلاش میکند تا توافقهای سیاسی ایجاد کند، مناقشات را حل و فصل نماید و کمکهای انساندوستانه ارائه دهد.
تصمیم برای ایفای نقش میانجیگرانه عمدتاً متاثر از نظرات امیر، ولیعهد و وزیر خارجه قطر است. به دلیل ساختار ساده و غیر پیچیده تصمیمگیری در سیاست خارجی این کشور، قطر از انعطافپذیری و پویایی قابل توجهی در عرصه بینالمللی برخوردار است. قطر از این طریق میکوشد چهرهای انساندوستانه از حکومت خود در سطح جهانی به نمایش بگذارد و از قدرت نرم بهره ببرد.
یکی از انگیزههای اصلی قطر برای میانجیگری، حفظ نظم و امنیت داخلی خود است. قطر که در شبهجزیره عربی واقع شده و منطقهای پرتنش و پررقابت سیاسی-نظامی است، از طریق افزایش فعالیتهای میانجیگرانه، تلاش میکند از خطرات ناشی از آسیبپذیری یک کشور کوچک در امان بماند.
همچنین، نقش ایران در منطقه انگیزه مهم دیگری برای فعالیت میانجیگرانه قطر است. جمهوری اسلامی ایران روابط نزدیکی با گروههایی مانند حزبالله لبنان، شیعیان یمن و شیعیان حاشیه خلیج فارس دارد و همچنین بزرگترین میدان گازی مشترک جهان را با قطر تقسیم میکند. قطر با ایفای نقش میانجی میان گروههای مورد حمایت ایران و رقبای آنان، در پی حفظ روابط دوستانه با تهران و محدود کردن نفوذ آن در منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
عامل سوم تأثیرگذار در میانجیگری قطر، تمایل این کشور به گسترش نفوذ منطقهای به خصوص در مقابل عربستان سعودی است. عربستان سعودی که سالها به عنوان بازیگر اصلی در حل و فصل منازعات منطقهای شناخته میشد، در سالهای اخیر به دلیل عدم بیطرفی در میانجیگریها از نقش خود فاصله گرفته است. قطر با بهرهگیری از خلأ ایجاد شده، در پی تثبیت جایگاه خود به عنوان بازیگر منطقهای است. عضویت قطر به عنوان عضو غیر دائم در شورای امنیت سازمان ملل در سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۷، فرصت مهمی برای نیل به این هدف بود.
با این حال، قطر در پیشبرد این هدف بسیار محتاطانه عمل کرده و تلاش داشته است از تصمیماتی که مورد حمایت عربستان سعودی در چارچوب ترتیبات امنیتی-سیاسی منطقهای است، حمایت کند. نمونه این رویکرد، نحوه برخورد قطر با بحرانهای یمن و بحرین است.
چهارمین انگیزه قطر در ایفای نقش میانجیگرانه: تبدیل شدن به قدرتی تاثیرگذار در جامعه بینالمللی
یکی دیگر از انگیزههای مهم قطر برای میانجیگری در مناقشات منطقهای و بینالمللی، تلاش برای تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت با نفوذ در جامعه جهانی است. این کشور کوشیده است خود را به عنوان متحدی نزدیک به غرب معرفی کند. برای نمونه، قطر میزبان مقر فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکایی است و پیش از حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹، تنها کشور حوزه خلیج فارس بود که میزبان هیئت تجاری اسرائیلی بود.
این جایگاه ویژه برای قطر سه منفعت عمده به همراه دارد:
الف) تامین امنیت کشور در منطقهای پرتنش به واسطه حضور پایگاه نیروی هوایی آمریکا،
ب) تثبیت هویت قطر به عنوان کشوری مدرن با دیدگاههای تجاری و توان رقابت در عرصه اقتصاد جهانی،
ج) ایجاد ائتلافی بینالمللی که باعث میشود نواقص سیاسی و حکومتی قطر کمتر مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، در حالی که آمریکا خواهان اصلاحات سیاسی در کشورهای عربی است، قطر به دلیل روابط حسنه با آمریکا، معمولاً در این زمینهها مورد انتقاد قرار نمیگیرد.
علاوه بر میانجیگری، یکی از ویژگیهای بارز سیاست خارجی قطر، سیاست درهای باز نسبت به بازیگران سیاسی متخاصم منطقه است. قطر همزمان میزبان هیئت تجاری اسرائیلی و رهبران حماس بوده و امیر این کشور با مقامات اسرائیلی گفتگو میکند؛ در حالی که چهرههای نزدیک به اخوانالمسلمین مانند شیخ یوسف القرضاوی نیز در قطر حضور دارند. این رویکرد نشان میدهد قطر در پی افزایش دوستان و اجتناب از دشمنی با دیگران از طریق تعامل با همه طرفهای درگیر است.
این تنوع حضور گروههای سیاسی با دیدگاههای متضاد، نشانگر سیاست تطابق و سازگاری قطر در برخورد با مسائل منطقهای و بینالمللی است. اخیراً، قطر پس از سالها تبلیغ دموکراسی و حقوق بشر، اعلام کرد که انتخابات مجلس شورا را برگزار خواهد کرد. برخی تحلیلگران این تصمیم را به عنوان نشانهای از نگرانی این کشور نسبت به رخدادهای مشابه بهار عربی میدانند و معتقدند این اقدام به منظور آزادسازی فضای سیاسی و مقابله با حرکتهای انقلابی صورت گرفته است.
مهمترین موارد میانجیگری قطر
از مهمترین نمونههای میانجیگری قطر میتوان به تلاشهای این کشور در یمن، لبنان و دارفور و طوفان الاقصی اشاره کرد.
۱ـ در مه ۲۰۰۷، امیر سابق قطر به یمن سفر کرد و هیئتی را برای گفتگو با شورشیان حوثی در شمال یمن فرستاد که منجر به توافق آتشبس در ژوئن ۲۰۰۷ و معاهده صلح در فوریه ۲۰۰۸ شد. اما تحولات بعدی نشان داد که این تلاشها نتیجهبخش نبوده و رئیسجمهور وقت یمن در سال ۲۰۰۹ شکست میانجیگری قطر را اعلام کرد.
۲ـ میانجیگری قطر در لبنان موفقتر بود؛ این کشور توانست پس از ۱۸ ماه بنبست سیاسی که منجر به نزاع مسلحانه میان حزبالله و نخستوزیر وقت لبنان شد، با دعوت از احزاب مختلف به دوحه، زمینه امضای توافقنامه را فراهم کند.
۳ـ نقش قطر در میانجیگری در جریان جنگ طوفان الاقصی بر چند محور اصلی استوار بود: اول، ارسال کمکهای مالی و انسانی به نوار غزه برای کاهش بحران انسانی در فلسطین؛ دوم، برقراری کانالهای گفتگو میان حماس و طرفهای منطقهای و بینالمللی برای توقف حملات و جلوگیری از تشدید درگیریها؛ سوم، همکاری با مصر به عنوان یکی از بازیگران کلیدی برای تسهیل مذاکرات آتشبس.