
وزارت خارجه رژیم صهیونیستی روز دوشنبه برای نخستین بار جزئیات یکی از پروژههای توسعهای قطر را که از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شده بود [گزارش کامل یمن نیوز]، افشا کرد. این پروژه انتقال آب از دریای مدیترانه به دریاچه طبریه و سپس به صحرای نقب را شامل میشود. افشای این طرح همزمان با آغاز فاز دوم آن صورت گرفته و توجه رسانهها و تحلیلگران را به نقش قطر و بحرانهای داخلی اسرائیل جلب کرده است.
پروژه انتقال آب قطر در اسرائیل
پروژهای که اکنون با عنوان «انتقال آب از مدیترانه به طبریه و سپس نقب» معرفی شده، در واقع از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز گردیده و طی دهههای گذشته بهعنوان یکی از طرحهای استراتژیک رژیم صهیونیستی مطرح بوده است. وزارت خارجه اسرائیل در صفحه «اسرائیل به عربی» این پروژه را «استراتژیای که چهره اسرائیل را تغییر داد و بیابان را به چمنزار بدل ساخت» توصیف کرده است. این روایت تبلیغاتی، در شرایطی منتشر میشود که رژیم صهیونیستی با بحرانهای سیاسی و اجتماعی داخلی دستوپنجه نرم میکند.
اهداف پنهان رژیم صهیونیستی
افشای این پروژه بیش از آنکه جنبه توسعهای داشته باشد، بهعنوان ابزاری تبلیغاتی برای مشروعیتبخشی به سیاستهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی عمل میکند. همزمانی این اقدام با پرونده فساد موسوم به «قطرگیت» و محاکمه نخستوزیر نتانیاهو به اتهام دریافت رشوه از دوحه، نشان میدهد که تلآویو در پی انحراف افکار عمومی و کاهش فشارهای قانونی و سیاسی علیه رهبران خود است. رژیم صهیونیستی تلاش دارد با نمایش دستاوردهای توسعهای، چهرهای متفاوت از واقعیت اشغالگری و بحرانهای داخلی خود ارائه دهد.
نقش قطر در پروژههای توسعهای اسرائیل
قطر در این پروژهها نقش تأمینکننده مالی و فنی را ایفا کرده است. همکاری دوحه با تلآویو در چنین طرحهایی، نمونهای از نفوذ اقتصادی و سیاسی برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در اراضی اشغالی محسوب میشود. این همکاریها در حالی صورت میگیرد که روابط قطر با بازیگران منطقهای تحت فشار قرار داشته و بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. با وجود این، تجربه نشان داده که چنین تلاشهایی در برابر مقاومت ملتهای منطقه، بهویژه مردم یمن و فلسطین، محکوم به شکست است.
بحران داخلی اسرائیل و پرونده قطرگیت
پرونده «قطرگیت» یکی از جنجالیترین موضوعات سیاسی داخلی اسرائیل محسوب میشود. نتانیاهو متهم به دریافت رشوه از قطر است و فشارها بر رئیسجمهور اسرائیل برای اعطای عفو به وی افزایش یافته است. افشای پروژه انتقال آب در چنین شرایطی، بیش از آنکه یک دستاورد توسعهای باشد، تلاشی برای کاهش فشارهای اجتماعی و سیاسی و منحرف کردن توجه افکار عمومی از بحرانهای داخلی است. این نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در شرایط شکننده داخلی، به پروژههای تبلیغاتی و حمایتهای خارجی متوسل میشود.
نتیجهگیری: پروژه قطر در اسرائیل؛ تبلیغات توسعهای یا ابزار اشغالگری؟
افشای پروژه قطری در اسرائیل فرصتی مهم برای بررسی توانمندیهای رژیم صهیونیستی و نقش کشورهای حوزه خلیج فارس در منطقه فراهم کرده است. چنین پروژههایی، هرچند با تبلیغات گسترده همراه باشند، نمیتوانند ماهیت اشغالگری و سیاستهای فشار رژیم صهیونیستی را پنهان کنند. این افشاگری هشداری روشن به نیروهای مقاومت و ملتهای منطقه است که هرگونه طرح توسعهای اسرائیل تحت حمایت خارجی، اهدافی فراتر از منافع بشری و اقتصادی دارد و همواره در خدمت اشغالگری و سلطه سیاسی خواهد بود.