
یمن پس از بیش از یک دهه تهاجم و محاصره، همچنان در مرکز یکی از پیچیدهترین و گستردهترین فجایع انسانی جهان قرار دارد. سکوت نهادهای بینالمللی [گزارش تکمیلی سازمان ملل درباره کودکان یمنی] در برابر این وضعیت، نهتنها کمکی به کاهش رنج مردم نکرده، بلکه زمینه را برای تشدید حملات و افزایش قربانیان، بهویژه زنان و کودکان، فراهم کرده است.
یازده سال محاصره و تجاوز، یمن را به یکی از بارزترین نمونههای بیعدالتی جهانی تبدیل کرده است. مرور وضعیت انسانی این کشور نشان میدهد که سکوت و بیتفاوتی نهادهای بینالمللی، عملاً به ادامه حملات و گسترش بحران مشروعیت بخشیده است. در این میان، زنان و کودکان بیشترین آسیب را متحمل شدهاند و شرایط زندگی آنان به سطحی رسیده که بسیاری از شاخصهای انسانی در این کشور در وضعیت هشدار قرار دارد.
استانداردهای دوگانه جهانی در قبال یمن
بررسی واکنشهای بینالمللی به بحران یمن، شکاف عمیقی میان ادعاهای حقوق بشری و عملکرد واقعی نهادهای جهانی را آشکار میکند. در حالی که هزاران زن و کودک در اثر حملات مستقیم و غیرمستقیم جان خود را از دست دادهاند، واکنشها عمدتاً به بیانیههای غیرالزامآور محدود شده است. این رویکرد، تصویری روشن از استانداردهای دوگانهای ارائه میدهد که در قبال یمن اعمال میشود.
۱۶ هزار زن و کودک قربانی؛ عمق فاجعه انسانی
آمارهای موجود نشان میدهد که طی سالهای گذشته بیش از ۱۶ هزار زن و کودک در نتیجه حملات ائتلاف کشته یا زخمی شدهاند. این آمار تنها بخشی از واقعیت تلخ یمن است؛ زیرا میلیونها نفر نیز از ابتداییترین خدمات بهداشتی، آموزشی و معیشتی محروم شدهاند و سوءتغذیه کودکان به سطحی رسیده که بسیاری از مناطق در وضعیت بحرانی قرار دارند.
فروپاشی زیرساختها و آوارگی گسترده
تخریب بیمارستانها، مدارس، شبکههای آب و برق و مراکز خدماتی، میلیونها یمنی را مجبور به ترک خانههای خود کرده است. برآوردها نشان میدهد که بیش از پنج میلیون نفر آواره شدهاند و بخش عمده این جمعیت را زنان و کودکان تشکیل میدهند. این آوارگی گسترده، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی عمیقی بر آینده کشور گذاشته است.
پیامدهای مستقیم سیاستهای متجاوزان
سیاستهای کشورهای متجاوز، با وجود ادعاهای ظاهری درباره ایجاد ثبات، در عمل موجب تشدید بحران انسانی شده است. محاصره اقتصادی، حملات هوایی و تخریب زیرساختها، زندگی مردم یمن را به چرخهای از قحطی، بیماری و ناامنی کشانده است. این وضعیت نهتنها نسل امروز را تحت تأثیر قرار داده، بلکه آینده کودکان یمنی را نیز با تهدیدی جدی روبهرو کرده است.
افزایش خشونت علیه زنان و کودکان
در سایه جنگ و بیثباتی، خشونت مبتنی بر جنسیت بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. زنان و کودکان در بسیاری از مناطق در معرض آسیبهای جسمی، روانی و اقتصادی قرار دارند و نبود حمایتهای مؤثر بینالمللی، این آسیبپذیری را تشدید کرده است. این وضعیت، تنها نقض حقوق بشر نیست؛ بلکه تهدیدی مستقیم علیه نسل آینده یمن محسوب میشود.
سکوت جهانی؛ خیانتی آشکار به قربانیان
بیاعتنایی نهادهای حقوق بشری در برابر فجایع یمن، پیام روشنی دارد: حقوق زنان و کودکان یمنی در اولویت جامعه جهانی قرار ندارد. این سکوت، نهتنها غیرانسانی است، بلکه بهطور مستقیم به تداوم تجاوز و تقویت عاملان جنایات کمک میکند. ادامه این رویکرد، شکاف میان ادعاهای حقوق بشری و واقعیتهای میدانی را بیش از پیش آشکار میسازد.
راهحل بحران یمن؛ توقف تجاوز و اجرای عدالت
پایان بحران یمن تنها با مجموعهای از اقدامات جدی و فوری امکانپذیر است:
– توقف کامل تهاجم و محاصره
– تشکیل کمیتههای مستقل برای بررسی جنایات
– محاکمه عاملان جنایات جنگی
اجرای این اقدامات، تنها مسیر واقعی برای احیای حقوق مردم یمن و بازگشت ثبات به این کشور است.