تظاهرات مردم بحرین در حمایت از فلسطین.

از زمان اعلام عادی‌سازی روابط برخی کشورهای خلیج فارس با رژیم اسرائیل (۲۰۲۰)، این موضوع به یکی از مسائل حساس منطقه‌ای تبدیل شده است. در سطح دولت‌ها، این روند با دلایل امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک توجیه می‌شود؛ اما در سطح افکار عمومی کشورهای خلیج فارس، با واکنش‌های شدید هویتی، مذهبی و سیاسی مواجه بوده است. [گزارش کامل تيار الوفاء الإسلامي]

بحرین به عنوان کشوری با حساسیت‌های مذهبی و دارای نقش‌های استراتژیک منطقه‌ای، در مرکز این تضاد قرار گرفته است. در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۲۵، اعتراضات مردمی هماهنگی در چندین منطقه بحرین علیه حضور سفیر جدید رژیم صهیونیستی و سیاست‌های عادی‌سازی برگزار شد. این رخداد، فراتر از یک اتفاق روزمره، یک نقطه کنش در روند بلندمدت شکاف بین حکومت و بخشی از جامعه قلمداد می‌شود و پیامدهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی مهمی دارد.

شرح رویداد: اعتراضات ۵ سپتامبر ۲۰۲۵ در بحرین

در روز جمعه ۵ سپتامبر ۲۰۲۵، تظاهرات و راهپیمایی‌هایی در چندین منطقه بحرین از جمله کرباباد، جزیره ستره، کرزکان، أبو صیبع، الشاخوره و محله‌های متعدد دیگر برگزار شد. محور اصلی این اعتراضات، ابراز مخالفت با ورود سفیر جدید رژیم صهیونیستی و با سیاست‌های عادی‌سازی بود.

معترضان با حمل پلاکارد حمایت از غزه و برافراشتن پرچم‌های فلسطین و یمن، نمادگرایی شدیدی را به نمایش گذاشتند. یکی از این اقدامات، رسم پرچم رژیم اسرائیل بر سطح زمین و قرار دادن آن زیر لاستیک خودروها بود که به عنوان عملی نمادین برای «لگدمال کردن» عادی‌سازی انجام شد.

مطالبات معترضان و واکنش امنیتی

مطالبات اعلام‌شده از سوی معترضان شامل موارد زیر بود:
* درخواست اخراج سفیر یا کاهش سطح روابط رسمی با اسرائیل.
* پایان محاصره و ممانعت از برگزاری مراسم جمعه در الدراز.
* آزادی زندانیان سیاسی و توقف سیاست‌های تبعیض مذهبی.

این رویدادها هم‌زمان و در قالبی سازمان‌یافته اتفاق افتادند. در مناطقی مانند الدراز، گزارش‌ها از حضور گسترده نیروهای وابسته به وزارت کشور و شبه‌نظامیان مدنی حکایت دارد که مانع‌تراشی در اجرای نماز جمعه و جلوگیری از تجمعات و مراسم مذهبی برای چندین هفته متوالی ادامه یافته است.

 

اهمیت راهبردی اعتراضات و تحلیل سیاسی ـ اجتماعی

این اعتراضات از ابعاد مختلفی دارای اهمیت راهبردی هستند:
* داخلی: عادی‌سازی بدون اصلاحات معنادار در حوزه آزادی‌های سیاسی و مذهبی، شکاف بین حکومت و بخش‌های قابل توجهی از جامعه را عمیق‌تر کرده و ظرفیت‌های فشار مردمی را افزایش می‌دهد. پیوند خواسته‌های مذهبی و سیاسی نیز باعث شده است که مطالبات مذهبی به مطالبات سیاسی گسترده‌تری (آزادی زندانیان، پایان تبعیض‌ها) مبدل شود.
* منطقه‌ای: مخالفت داخلی با اسرائیل پیوندهایی به جریان‌های منطقه‌ای (فلسطین، یمن، لبنان و محور مقاومت) برقرار می‌کند و بحرین را از منظر نمادین به صحنه‌ای حساس در رقابت‌های گفتمانی منطقه تبدیل می‌کند.
* هویتی و اجتماعی: اقداماتی مانند لگدمال کردن نماد رژیم اسرائیل، بیانگر تلاش جامعه برای صیانت از یک هویت جمعی است که خود را در تضاد با پروژه‌های عادی‌سازی می‌بیند.
* امنیتی و اجتماعی: استمرار ممانعت از مراسم مذهبی و بازداشت فعالان اجتماعی، فضای فعالیت مدنی را تنگ می‌کند و به کاهش کانال‌های مسالمت‌آمیز مطالبات می‌انجامد.
* بین‌المللی: ادامه سرکوب می‌تواند هزینه‌های بین‌المللی (حقوق بشری، حیثیتی و دیپلماتیک) برای حکومت به دنبال داشته باشد و روابط امنیتی ـ استراتژیک را پیچیده‌تر کند.

 

جمع‌بندی راهبردی و سناریوهای پیش‌رو

برای حکومت بحرین، چندین سناریو محتمل است: تشدید سرکوب که در کوتاه‌مدت موثر است اما منجر به انباشت خشم و رادیکال‌شدن اعتراضات می‌شود. مدیریت نرم و اعطای امتیازات محدود، که آرامشی مقطعی ایجاد می‌کند اما ریشه اختلاف را حل نمی‌کند.

تغییر تاکتیک سیاست خارجی که نمایش‌های عمومی همکاری با اسرائیل را کاهش می‌دهد، اما توافقات پشت پرده را حفظ می‌کند. گسترش و بین‌المللی شدن اعتراضات نیز یک ریسک جدی است که می‌تواند فشار دیپلماتیک و حیثیتی گسترده‌تری بر حکومت وارد کند.

در نهایت، راه‌حل‌های صرفاً امنیتی ممکن است در کوتاه‌مدت فایده داشته باشند، اما در میان‌مدت تهدیدها را تشدید خواهند کرد. برای حصول ثبات مستمر، لازم است دولت ترکیبی از اقدامات اعتمادساز داخلی، کاهش تنش و بازنگری در نحوه نمایش سیاست‌های خارجی حساس را در دستور کار قرار دهد.